یک سال از درگذشت مردی که همیشه تبسم بر لب داشت؛ گذشت

 

 

 

مباش شاد به این زندگی زود گذر          چرا که عالم جاوید عالم هنر است

مگر زساز همایون دلم شود خرم                 که خود نشانه ای از روی خرم هنر است

 

امروز اولین سالگرد درگذشت استاد همایون خرم است؛ هنرمندی که به ناگاه رفت. روزنامه آرمان زودتر از همه روز پنج شنبه مطالبی از قلم تنی چند از هنرمندان به چاپ رسانده بود و امروز هم روزنامه شرق مصاحبه ای با فرزند استاد به چاپ رسانده است که در اولین سالگشت درگذشت استاد خرم خواندن آن خالی از لطف نیست.

 

همایون خرم؛اسطوره نادره زمان 

شهریار بلوچستانی

بی شک استاد همایون خرم یکی از اسطوره‌های نادر عصر ما بود. در عین اینکه در نگاهش برق شادی و امید می‌درخشید، وجودی سرشار از مهربانی داشت. صبور و بزرگوار بود و با این صفات در خود ضرورتی باطنی برای بیان احساساتش در قالب هنر به وجود آورده بود به طوری‌که در آثارش فریاد عشق شنیده می‌شد. همایون خرم 28 دی ماه دیده از جهان فانی فرو بست و بدون سر و صدا رفت و ما را تنها گذاشت. هنر آفریننده زیبایی و موجد آرامش در جان انسانها و برقرارکننده ریتم قانونمند زندگانی پاک در روح جوامع است و این هنر است که یک ارتباط صحیح احساسی میان هنرمند و مخاطب ایجاد می‌کند. غرایز طبیعی، قوه تخیل، فطرت انسانی، شرایط اقلیمی، زمان و مکان حیات شخص همه و همه عواملی هستند که با اثر خلق شده ارتباطی مستقیم دارند بعلاوه آنچه هنر را در بیان مفاهیم متفاوت می‌کند تفکر آزادانه هنرمند است و این یعنی خلاقیت. هنرمند با مطالعه و کشف ذات خود و در راستای رسالت هنری خویش به دنبال راهی می‌گردد که پریشانی‌ها، بی‌نظمی‌ها و سردرگمی‌های جامعه را کاهش دهد و سعی در ایجاد آثاری دارد که حاصل کارش بتواند روح انسان‌ها را نوازش دهد و آنها را به‌هم نزدیک کند و در شادی و دلتنگی تنهایشان نگذارد. بدیهی است هنرمندی قادر به این تاثیر گذاریست که بر قله جهان بینی زمانه ایستاده باشد.

چه مستی است ندانم که رو به ما آورد؟

که بود ساقی و این باده از کجا آورد

استاد خرم به ما آموخت که زیستن با فریاد عشق برای مردم اینگونه او را ماندگار کرده که هر آنگاه یادش از خاطرمان می‌گذرد بی‌اختیار بر زبانمان جاری می‌شود که:

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد

دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

 

مدرسی بزرگ و پر حوصله 

بابک شهرکی 

نزدیک به 7 دهه از روزی می‌گذرد که برای نخستین بار مردم صدای ساز او را از رادیو شنیدند که طبق گفته گوینده قرار بود قطعاتی را در دستگاه «همایون» بنوازد. آن زمان استادش «ابوالحسن صبا» که تا به همین امروز درخشان ترین نام در میان اهالی موسیقی ایرانی است، پیش از همه متوجه استعداد و نبوغ شاگردش شده و برای همین او را به رادیو معرفی کرده بودند. حین همان اجرا بود که استاد «حسین تهرانی» که در بوفه رادیو نشسته بود و اعلام برنامه را نشنیده بود، با عجله خود را به استودیوی بی سیم قصر رسانده بود که ببیند چه کسی ساز می‌زند؛ چون از قبل می‌دانست استاد صبا در آن روز اجرایی در رادیو نداشته‌اند. پسرک کوچک چهارده – پانزده ساله را دیده بود که مشغول نواختن ویلونی است. صبر کرده بود برنامه اش تمام شود و از استودیو بیرون بیاید. بغلش کرده بود و پس از تشویق و بوسه، نامش را پرسیده بود. پاسخ شنیده بود: «همایون خرّم».هفتاد سال بعد، چهاردهم تیرماه سال 1391، سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران پذیرای انبوه مردم مشتاقی بود که آمده بودند یک بار دیگر استاد «همایون خرّم» را ببینند و از نزدیک صدای سازش را بشنوند. حالا دیگر او به یکی از بزرگ ترین و تاثیرگذارترین خاطره سازان چند نسل از خانواده‌های ایرانی تبدیل شده بود که هر یک چند آهنگ از او را از حفظ زمزمه می‌کنند و می‌خوانند. آمده بودند یک بار دیگر «همایون خرّم» را ببینند که سال‌ها پیش برایشان «غوغای ستارگان» و «تو ای پری کجایی» را ساخته بود. استاد خرّم هم برایشان نواختند و آنها در حالی که هرگز فکر نمی‌کردند این آخرین باری است که می‌توانند آهنگساز و نوازنده بزرگ کشورشان را از نزدیک ببینند، برای دقایق متمادی استاد را مورد تشویق قرار دادند.در همین برنامه و درست مانند همیشه، استاد خرّم از استادشان «ابوالحسن صبا» یاد کردند و این بار قطعه «در قفس» را به یاد ایشان نواختند. برای شاگردان و آنهایی که استاد خرّم را از نزدیک می‌شناختند، حتی آنهایی که تنها گفت‌وگوهای ایشان را با روزنامه‌ها و رسانه‌ها دنبال می‌کردند، این اخلاق استاد کاملاً آشنا بود که همواره نهایت احترام و حق شناسی را نسبت به استاد صبا به جا می‌آوردند. از میان همه استادان هم دوره و همکارشان در رادیو، تنها مهدی خالدی، فرامرز پایور و همایون خرّم بودند که از ابتدا نزد استاد صبا به فراگیری ساز مشغول شده و تا انتها نیز نزد ایشان ادامه داده بودند. شاید به همین دلیل هم بود که استاد خرّم تا این حدّ خود را مدیون صبا و زحمت‌های او می‌دانستند و در هر برنامه‌ای که به یاد ایشان برگزار می‌شد با کمال اشتیاق شرکت می‌کردند و ساز می‌نواختند . شرح فعالیت‌ها و خدمات استاد همایون خرّم در منابع دیگر یا از زبان خود ایشان آمده است. با مروری بر زندگی پربار ایشان می‌توان دریافت که همواره مشغول «آموختن»، «سازندگی» و «آموزش» بوده‌اند. از کودکی در مکتب استاد صبا به یادگیری پرداختند و خیلی زود در حالی که هنوز پانزده سال هم نداشتند، با اجرای برنامه تک نوازی در رادیو، نوید درخشش استعدادی درخشان در موسیقی را به جامعه ایرانی دادند. همزمان با ادامه تحصیل موفق به اخذ دانشنامه در رشته مهندسی برق شدند. در خدمت سربازی نیز با تشکیل ارکستری کار موسیقی را ادامه دادند و در رادیو ارتش برنامه‌هایی داشتند که از جمله به همکاری‌هایشان با شادروان استاد قوامی می‌توان اشاره کرد. پایان خدمت سربازی و شروع به کارشان در تأسیسات برق سد کرج، همزمان بود با میانه‌های دهه 1330 خورشیدی و ورود ایشان به طور رسمی به رادیو. ابتدا در ارکستر «علی محمد خادم میثاق» به عنوان تک نواز و نوازنده و سپس به عنوان آهنگساز به فعالیت پرداختند و از این زمان بود که کم کم مردم آهنگ‌ها و ساخته‌هایشان را با اجرای خوانندگان معروف رادیو بیشتر شنیدند و هر آنچه می‌ساختند به سرعت در بین مردم فراگیر می‌شد. توفیق بی مانند استاد در مدت زمانی کوتاه باعث شد که بهترین ترانه‌سرایان برای آهنگ‌هایشان ترانه سرایی کنند و ساخته‌هایشان با صدای مطرح ترین خوانندگان رادیو ضبط و پخش شود. نوآوری و ذوق سرشار استاد خرّم باعث شده بود که گمنام ترین خواننده‌ها هم با اجرای آهنگی از ایشان به یک باره به شهرت می‌رسیدند. خلاقیت و سلیقه کم نظیر در کنار احاطه کاملی که به ردیف موسیقی ایرانی داشتند، باعث می‌شد زیباترین ملودی‌ها را بسازند و از همین رو در همه برنامه‌های موسیقی رادیو اعم از برنامه‌های گلها و تک نوازان از اصلی ترین و محبوب‌ترین ارکان آن برنامه‌ها به حساب می‌آمدند.مطالعه آثار ساخته شده توسط استاد خرّم نشان می‌دهد که آثار ایشان در گستره وسیعی از نظر تعداد و تنوع و به گونه‌ای است که حتی بدون حضور خواننده و ارکستراسیون، هنوز بسیار زیبا و تاثیرگذار است. شاید همین عامل سبب شده است که ملودی آهنگ‌های دلنشینی چون غوغای ستارگان، تو ای پری کجایی (سرگشته)، طاقتم ده، مینای شکسته، آوای خسته دلان، در میان گلها، اشک من هویدا شد، منم مجنون کویت، شهزاده رویاها، پیک سحری، در بستر غم، راز دل، از من بگذرید، وای از شب من، رسوای زمانه، ساقی ببین، راز نهفته و... هیچ گاه رنگ فراموشی نگیرد و هر بار برای شنونده احساس تازگی به ارمغان آورد. ارزش هنری تک تک آثار همایون خرّم به حدّی است که حتی اگر آهنگی را برای فیلمی ساخته باشند، بی درنگ آن آهنگ به مجموعه موسیقی اصیل ایرانی راه پیدا کرده و چه بسا در برنامه گلهای رنگارنگ اجرا شده باشد. آشناترین نمونه این آثار «شهزاده رویاها»ست که پس از پخش در فیلم «دالاهو» به سرعت در بین مردم فراگیر شد و تا همین امروز هنوز هم مورد بازخوانی و توجه است. نمونه دیگر آهنگ «مرا رها کن» که با نام «پریشان» نیز معروف است، نخستین بار در فیلم «دنیای پُرامید» اجرا شد و اندکی بعد به برنامه گلها راه پیدا کرد و در گلهای رنگارنگ شماره (575) با ارکستر بزرگ اجرا شد. این «نو بودن» و «فاخر بودن» ویژگی تمام آثار همایون خرّم است و بی گمان زمان نشان خواهد داد که تا صدا هست، همه این آثار نیز جاودان خواهد بود؛ آثاری که خلق تنها یکی از آنها کافی است تا فردی را به عنوان یک آهنگساز برجسته در فرهنگ یک مملکت برای همیشه تثبیت کند.در میان ترانه سرایان رهی معیری، رحیم معینی کرمانشاهی، تورج نگهبان، بیژن ترقی، کریم فکور، بهادر یگانه، هدایت‌ا... نیّرسنا و محمدعلی شیرازی سهم عمده‌ای در سرودن کلام روی آثار همایون خرّم داشته‌اند، هر چند برخی دیگر از شناخته شده ترین آثارشان همراه با کلام بزرگانی چون سیمین بهبهانی، هوشنگ ابتهاج، نظام فاطمی، عبدا... الفت و ... است. تسلّط کم نظیر استاد به ادبیات و شعر فارسی باعث شده بود که خود روی برخی از اشعاری که می‌پسندیدند آهنگسازی کنند. نمونه درخشان این جنبه از هنر همایون خرّم را می‌توان در آهنگ «آمد اما» روی شعری از ابوالحسن ورزی، «یوسف گم گشته» روی غزلی از حافظ یا «بهار غم انگیز» روی سروده‌ای از جناب ابتهاج شنید و دریافت کرد.همچنین علاقه وافر ایشان به موسیقی باعث شد تا ابتدا تئوری موسیقی را نزد «ناصر حسینی» و سپس‌هارمونی و مبانی ارکستراسیون را در مدت کوتاهی نزد استاد «فریدون فرزانه» آموزش بگیرند و خود شخصاً بسیاری از ساخته‌هایشان را تنظیم و اجرای آنها را رهبری کنند. دلپذیرترین این تنظیم‌ها را می‌توان در برنامه‌های گلهای رنگارنگ و اجرای آثاری چون «به هر که دل بستم»، «ساقی ببین»، «در بستر غم»، «ای بی خبران» و «طاقتم ده» شنید که به خوبی گواه ذوق استاد در تنظیم آهنگ و ارکستراسیون به شمار می‌روند. تسلط همایون خرّم به ردیف و آشنایی کامل با توانمندی‌های ساز ویولن در موسیقی ایرانی از ایشان یک «بداهه نواز» به معنای درست کلمه ساخته بود. در نواختن ساز، چنانچه استاد صبا توصیه کرده بودند، به «معرفت» کامل رسیده بودند و نوای سازشان حالت گفت‌وگویی نکته پردازانه و در عین حال عارفانه داشت. خلق فرازها و ملودی‌های دلنشین «در لحظه» باعث شده بود که شناخته شده ترین استادان و هنرمندان رادیو نه تنها در برنامه‌هایی نظیر تک نوازان با ایشان مشتاقانه همکاری کنند که گاهی ضبط‌های استودیویی چند ساعته با هم داشته باشند. از آن جمله به دونوازی‌های استاد خرّم با استادان «جواد معروفی»، «جلیل شهناز» و «فرهنگ شریف» می‌توان اشاره کرد که ساعت‌ها با یکدیگر اجراهای هنرمندانه داشته‌اند و خوشبختانه بیشتر آنها به یادگار مانده است.افزون بر آهنگسازی و سازنوازی‌های مختلف، مدت‌ها نیز سرپرست و آهنگساز برنامه موسیقی اِف – اِم رادیو بودند که با شرکت برترین نوازندگان و خوانندگان زمان تهیه و پخش می‌شد و تا زمانی که ادامه داشت به حدود هشتاد برنامه رسید. با یک نگاه ساده به آرشیو موسیقی رادیو می‌توان متوجه شد که استاد خرّم در حدود یکصد برنامه از مجموعه برنامه‌های گلها مانند گل‌های رنگارنگ، گل‌های تازه، یک شاخه گل، برگ سبز و موسیقی ایرانی به عنوان آهنگساز و نوازنده حضور داشته‌اند و در کنار آن در ده‌ها برنامه تکنوازان نیز از ابتدای شکل گیری آن برنامه به اجرای ساز پرداخته‌اند. علاوه بر آن در برنامه‌هایی چون «شاعران قصه می‌گویند» نیز به عنوان سرپرست و آهنگساز حاضر بوده‌اند و در مجموع بیش از دویست آهنگ از ایشان با صدای خوانندگان مختلف به یادگار مانده است. بحث ویژگی‌های موسیقایی و بررسی ظرافت‌های هنری هر یک از این آثار مجال دیگری می‌طلبد که امیدوارم در آینده پیش آید.از همه اینها که بگذریم، همایون خرّم مانند استاد خود مدرّسی بزرگ و پُرحوصله بود. تدریس را از چند دهه پیش شروع کرده بود و در همان زمان هم از استادان تراز اول هنرکده موسیقی (دانشکده موسیقی) به شمار می‌آمد. کار تألیف و نوشتن ردیف دوره عالی موسیقی خود با نام «نوای مهر» را در همان زمان‌ها به پایان برد که در دو بخش جداگانه چپ کوک و راست کوک منتشر شده است. خود ایشان هدفشان را از نوشتن این ردیف، آشنایی هنرجو با مبانی بداهه نوازی بیان کرده‌اند. به تدریس هنرجویانشان عشق می‌ورزیدند و برنامه منظم کار با شاگردان و برگزاری کلاس‌های درس را تا آخرین روزها نیز ادامه دادند. خوشبختانه در همین سال‌های اخیر کار اجرا و انتشار ردیف‌های ویولن استاد صبا و نیز ردیف خودشان را به انجام رساندند که به حق کاری بزرگ و برای هنرجویان ضرورتی مغتنم و یادگاری بسیار ارزشمند به شمار می‌رود. آنچه شخصاً از کلاس استاد به یاد دارم، به غیر از همه آنچه مربوط به تدریس یک استاد عالی مرتبه مانند «همایون خرّم» می‌شود اینکه در عین حال که مواظب بودند شاگرد از حیطه موسیقی اصیل ایرانی و «درست نواختن» خارج نشود، اما هیچ گاه تحکم یا حتی به صورت ضمنی اصراری نداشتند که شاگردان حتماً از سبک ایشان در نوازندگی پیروی کنند. بر عکس همیشه تشویق به ابداع و سازندگی می‌کردند و از تقلید بر حذر می‌داشتند. اساس کار استاد هم همان کتاب‌های هنرستان، ردیف‌های موسیقی استاد صبا و ردیف موسیقی خودشان بود و اعتقاد داشتند تکنیک باید در خدمت موسیقی ایرانی باشد.آنچه از استاد همایون خرّم در یک جمله می‌توانم بگویم اینکه استاد معلمی دلسوز، نوازنده‌ای مبتنی بر اصول و خلاق و آهنگسازی تکرار نشدنی بودند. بسیار خوشحالم که در سال‌های اخیر کتاب خاطرات استاد به نام «غوغای ستارگان» با کوشش دوست عزیزم «علی وکیلی» که او نیز افتخار شاگردی استاد را داشته است، منتشر شد که به کمک آن می‌توان با زندگی و فعالیت‌های هنری همایون خرّم تا حدّ زیادی آشنا شد.برای من که از کودکی مکتب استاد را درک کرده بودم و بدون شک همواره خود را مدیون پرورش و تعلیم ایشان می‌دانم، دردناک ترین اتفاق از دست دادن استاد مهربان و بزرگوارم بود. غم درگذشت استاد بسیار سنگین است به‌ویژه اینکه تا همان روزهای آخر با هم در تماس بودیم. استاد برای بازخوانی برخی آثار گذشته و اجرای چند کار تازه، گاهی به استودیوی ما می‌آمدند و اکنون یک سال است که از آن دیدارها و محبت‌های استاد محروم شده ام. کمترین کاری که پس از درگذشت استاد توانستم انجام دهم این بود که تعدادی از آثار ایشان را اجرا و در مجموعه‌ای به نام «گلهای خرّم» منتشر کردم تا بدین طریق مراتب حق شناسی خود را به ایشان بیان کرده باشم. همچنین با باور به این اصل که هیچ گاه نمی‌توان جای خالی استادی چون ایشان را پر کرد، کار تدریس کلاسشان را در همان محل سابق ادامه داده ام.این یک سال بسیار سخت گذشت اما باور دارم انسان‌های بزرگ چون «همایون خرّم» هرگز نمی‌میرند. می‌دانم که اکنون و برای همیشه در اوج آسمانها هستند اما از همین جا برایشان پیام می‌فرستم که استاد عزیز همیشه دوستت داریم و نوای مهرت همواره در جان‌ها و یادهایمان زنده است.

 

منبع: روزنامه آرمان - ۲۶ دی ۱۳۹۲

 

نیم‌قرن فعالیت موسیقی همایون خرم در گفت‌وگو با «رضا خرم»:

«سایه»، «تو ‌ای پری کجایی» را برای ملودی پدرم نوشت

«تو ‌ای پری کجایی»، «رسوای زمانه»، «غوغای ستارگان»، «آمد اما»، «از من بگذر» و ده‌ها قطعه به یادماندنی دیگر که در ماندگاری به ترانه‌های فولکلور ایرانی شانه می‌زند، ساخته ذوق و خلاقیت «همایون خرم» بود؛ هنرمندی که «ابوالحسن صبا» توانایی‌‌هایش را در موسیقی کشف کرد و «معرفت موسیقی» به او آموخت و برنامه محبوب «گلها» با او جان تازه‌ای گرفت. خرم تقریبا 50‌سال برای موسیقی ایرانی نوشت و اگرچه ساعت 10 شب 28 دی ‌سال 91 علایم حیاتی‌اش قطع شد، اما با ساخته‌هایش برای همیشه در دل و زبان مردم ایران جاودانه ماند. به بهانه ‌سالروز درگذشت مرحوم خرم با «رضا خرم» یکی از فرزندانش، درباره زندگی شخصی و خاطرات همایون خرم گفت‌وگویی انجام داده‌ایم. او به‌تازگی کتابی با عنوان «بس نکته غیرحسن بباید» درباره جنبه‌های اخلاقی و فردی پدرش نوشته است که همزمان با کنسرت «ارکستر آکادمیک تهران» در تالار اندیشه حوزه هنری عرضه خواهد شد. دو شب کنسرت روزهای 28 و 29دی با گلچینی از آثار مرحوم خرم و برای بزرگداشت او روی صحنه خواهد رفت.

در کتاب «بس نکته غیرحسن بباید»، به جنبه‌های اخلاقی و شخصی متمایز پدرتان اشاره کردید، عصاره این ویژگی‌ها چیست؟

در یک کلام اخلاق. البته اخلاق موضوع جامعی است و مهم‌ترین ویژگی اخلاقی پدرم تواضع ذاتی او بود. این اخلاقش تصنعی نبود. بعضی بسیار متواضع‌ هستند، اما تواضع‌شان از غرور خیلی بدتر است. او ذاتا متواضع بود؛ چون اصلا خودش را بزرگ نمی‌دید که تکبری هم داشته باشد. علاوه بر این پشت کسی حرف هم نمی‌زد. یک‌بار ندیدیم که کسی را تکذیب کند. یادم هست یک‌بار فردی آمد و از یک نوازنده‌ای انتقاد کرد که کارش را بلد نیست. اما پدر به جای تاییدش گفت: «از تو که نمی‌زنی که بهتره!» همیشه نکات مثبت را می‌دید. اینها همیشه نتیجه تزکیه‌ای بود که انجام داده بود. عزت نفسی به دست آورده بود که این مسایل برایش اهمیت نداشت. پدرم همیشه می‌گفت استاد صبا یک معلم بی‌نظیر است و هنرمندی بی‌همتا. اما غیر از وجوه هنری، همیشه درباره استاد صبا می‌گفت او یک درویش‌صفت واقعی و بسیار مهربان بود. به اعتقاد پدرم، صبا در عین توانایی فوق‌العاده، بسیار متواضع بود و اگر کسی او را در خیابان می‌دید فکر می‌کرد یک فرد بسیار معمولی است.


چه چیزهایی از استاد صبا را برایتان نقل می‌کردند؟
چند خاطره خیلی در ذهنم مانده. پدر من چثه ریزی داشت و مخصوصا وقتی که پیش استاد صبا رفتند، تقریبا 10‌ساله و خیلی هم کوچک‌تر بودند. آن زمان ویولن کوچک و «دوچهارم» نبود و همه ویولن‌ها «چهارچهارم» و بزرگ بود. پدرم می‌گفت ویولن را که دستش می‌گرفت، تقریبا هم‌قد ویولن بود و با آن یک مثلث قائم‌الزاویه تشکیل می‌داد. تصورش هم این بود که استاد صبا وقتی انگشتان او را ببیند، می‌گوید این انگشتان کوچک به درد ویولن نمی‌خورد. تعریف می‌کرد اولین روز آموزش، استاد صبا به او گفته بود: «باباجان انگشتاتو ببینم.» بعد هم گفته بود: «شروع کنیم تا ببینیم چی می‌شه.» از اولین روز تا روز آخر هم پدرم را همان باباجون صدا کرده بود، نه همایون، نه خرم و نه مهندس و هیچ‌چیز دیگری. یک خاطره، به تعبیر خودشان «معرفت موسیقی» بود. پدرم تعریف می‌کرد که همه کتاب‌ها و ردیف‌ها را پیش استاد صبا تمام کردم و یک روز گفتم استاد چه کنیم. صبا گفته بود: «هیچی دیگه تموم شد.» خلاصه پدرم سماجت می‌کنند و استاد صبا می‌گوید: «از این به بعد اگر می‌خواهی ادامه بدی، دیگه نت و دفتر را باید بذاری کنار. این دیگه معرفت موسیقی است.» تعریف می‌کرد که من در آن سن و‌سال، تنها تصورش از معرفت این بود که می‌گفتند جاهل‌های قدیمی معرفت دارند. بعد فهمیدیم که معرفت منظور صبا؛ شناخت، آگاهی و عشق به موسیقی است. همیشه این مصرع را از حافظ مثال می‌زد: «بشوی اوراق اگر همدرس مایی/که درس عشق در دفتر نباشد.» این یعنی بتوانید یک آهنگساز خوب، بداهه‌نواز و خلاق متفاوت از نوازندگی صرف باشد. بابا می‌گفت کسی که همان چیزهایی را بزند که قبلی‌ها زده‌اند، این ضبط صوت است. خلاصه تا مدت‌ها، همچنان پیش استاد صبا می‌رفتند و ساز می‌زدند. به قول پدرم خودمان می‌دانستیم چه‌کار می‌کنیم، مثلا نتیجه‌اش آن شد که پدرم در گوشه بیداد همایون چقدر آهنگ ساخته.


مثل اینکه مرحوم خرم تا روزهای آخر هم همچنان ساز را زمین نمی‌گذاشتند.
بله. ایشان 28دی فوت کردند و تا هفته اول دی شاگردانش می‌آمدند و می‌رفتند. پیش از آنکه حالش بد شود، آقای «بردیا صدرنوری» صحبت کرده بودند که کنسرتی با پدرم بدهند. برای همین هم برای تمرین می‌آمدند اینجا. 10روز مانده به فوتش، ساعت سه بعدازظهر، پدر وقت شیمی‌درمانی داشت و ساعت پنج هم با آقای صدرنوری قرار تمرین. فکر کردم که قرار تمرین را کنسل کرده. گفتم: «بابا شیمی‌درمانیه‌ها اذیت می‌شوید.» گفت: «حالا که خوبیم. کنسل نکن.» خلاصه برگشتیم و به تمرینش رسید و فقط به خاطر جای سرم‌ها روی دستش نمی‌توانست ویولن دست‌ بگیرد. باور کنید اگر کسی با ایشان می‌نشست احساس می‌کرد که او تا آخر دنیا زنده است. دو، سه روز مانده به فوتش در بیمارستان، خواهرم بهشان می‌گفتند بابا حالا با شما کار داریم‌ها، حداقل 20‌سال دیگه باید باشید. با همان وضعیت که حرف‌زدن برایش مشکل بود، با خنده می‌گفت یک صفر هم بذار جلوش. اما از طرف دیگر برای مردن آماده بود و همه‌چیزش آماده بود.


آقای خرم از آهنگسازان محبوب برنامه گلها بودند، پس از انقلاب چه می‌کردند؟
بله. بالاجبار خانه‌نشین شدند که تقریبا بیشتر از 15‌سال طول کشید. متاسفانه باید بگویم که بسیاری رقبای هنری، افرادی مثل پدرم را کنار گذاشتند. تمام برنامه گلها را چهار ویولنیست می‌گرداندند؛ پدر بنده، آقای علی تجویدی، پرویز یاحقی و حبیب‌الله بدیعی. دیدند نمی‌توانند که بگویند فلانی یا آن دیگری نباشد، بهترین راه را در این دیدندکه بگویند ویولن‌ساز غربی است و نباید باشد. به‌قول پدرم، هر ‌سازی را که از موسیقی حذف کنید، جفا به موسیقی است و بعد هم رادیو و تلویزیون چیزی شد که امروز هست. البته پدرم آدم ناامید یا گوشه‌گیری نبود. فعالیت می‌کرد و آهنگ می‌نوشت. البته کارهایش سفارشی نبود. ممکن بود در عرض یک‌سال چیزی نسازد و در عرض یک هفته چندین آهنگ بنویسد. خودش می‌گفت باران نت است و من باید جمع کنم. ضمنا از ‌سال 64 آموزش موسیقی را در خانه به صورت جدی هم شروع کرده بود.


افراد مبتدی را هم قبول می‌کردند؟
از این ژست‌ها نداشت که برو پیش 10 تا استاد دیگه و بعد بیا پیش من. می‌گفت اگر کسی علاقه داشته باشد، می‌فهمم. اگر هم کسی نخواهد خودش ول می‌کند. یعنی از همان‌سال 64 تا دو، سه‌هفته به فوت‌شان هفته‌ای دوروز در خانه چندین ساعت آموزش می‌دادند و خودشان را مسوول می‌دانستند. الان هم بسیاری شاگردان خوب دارند که در داخل و خارج کشور کار می‌کنند.


از چه زمانی گوشه‌نشینی تمام شد؟
البته هیچ‌وقت که گوشه‌گیری نداشتند، اما از ‌سال 75 فعالیت اجتماعی‌شان از سر گرفته شد. اتفاقا همین آقای مرادخانی که معاون هنری وزیر هستند، رییس دفتر موسیقی بودند. ایشان ترتیبی دادند تا یک کنسرت ویولن برگزار شود. آقای مرادخانی خودشان جالب تعریف می‌کنند. می‌گفتند ما فکر کردیم تنها کسی که می‌تواند بیاید و کسی هم نمی‌تواند ایرادی بگیرد، آقای خرم است. بابا قبول کردند اما گفتند که خواننده‌ای نمی‌خواهند و تنها شرط‌شان آن بود که یک نوازنده پیانو که آن هم خانم باشد، همراهی‌شان کند. برای اینکه می‌خواستند خانم‌ها هم روی صحنه بیایند. آن زمان قبول‌کردن شرایط سخت بود، اما در نهایت با خانم «فریبا جواهری» در تالار وحدت برای سه شب کنسرت دادند و با آنکه هیچ تبلیغاتی صورت نگرفته بود، واقعا استقبال عجیب بود. فکر کنم در عرض چند ماه 16برنامه با خانم جواهری اجرا کردند. نه روزنامه و نه بیلبورد‌ی، اما خیلی صدا کرد.


غیر از این آثار، کارهای دیگری هست که روی کاغذ مانده باشد؟
از پدرم روی کاغذ ملودی‌های زیادی دارم که همه را مرتب و دقیق با تاریخ اثر نوشته است. اما هشت اثر هست که کامل ساخته است؛ یعنی آهنگ کامل همراه با جواب ارکستر و شعر. دو شعر متعلق به آقای «بیژن ترقی» و مربوط به قبل از فوت ایشان است، یکی هم مربوط به‌سال‌های قبل انقلاب است که سایه آقای «هوشنگ ابتهاج» رویش شعر گفته‌اند. دو شعر را آقای اکبرزاده، یکی را هم آقای شیرازی گفته‌اند و یکی هم شعر‌ای ساربان سعدی است. سه‌تای اول را زمانی که زنده بودند، اجرا شد و برای پنج‌تای دیگر هم منتظر موقعیت مناسب هستیم.


این سه اثر به زودی منتشر می‌شوند؟
ضبط شده، اما فعلا قرار نیست منتشر شود.


از برنامه گلها چه خاطراتی برایتان می‌گفتند؟
وقتی برنامه گلها اجرا می‌شد، ما کم سن و‌سال بودیم و پدرم هم عادت نداشت، در خانه حرف کار را بزند. اما بعدها چیزهایی تعریف می‌کرد. یک خاطره‌شان مربوط به برنامه «گلهای تازه» و قطعه «تو‌ ای پری کجایی؟» است یعنی زمانی که آقای ابتهاج مسوول موسیقی رادیو بودند. می‌گفت ملودی این کار، از آنها بود که یکدفعه ملودی‌اش کامل آمد، برخلاف بعضی کارهایی که سخت آنها را ساخت. مثل قطعه «آمد اما در نگاهش». پدرم می‌گفت برایم راحت بود که یک چیز ساده بسازم، اما هر کار می‌کردم راضی نمی‌شدم. می‌نوشتم و پاره می‌کردم. اما پری کجایی را طی یک شب تا صبح نوشت، کامل. خود ملودی، مقدمه و جواب ارکستر. صبح تمام می‌شود و به آقای ابتهاج می‌دهند. چون آقای ابتهاج از پدرم خواسته بودند که.


که روی اشعارشان ملودی بنویسند؟
نه اتفاقا برعکس. در بیش از90 برنامه گلها، اول ملودی ساخته می‌شد و بعد شاعر رویش شعر می‌گذاشت. ملودی تو ‌ای پری کجایی ساخته شد، بدون هیچ کلامی و بعد برای آقای ابتهاج می‌خوانند.


آقای ابتهاج این شعر را برای همین قطعه ساختند، قبلا آن را ننوشته بودند؟
نه. شاید در ذهن‌شان چیزی داشته‌اند، اما بر مبنای آن آهنگ کلام را نوشتند و بر اساس سیلاب‌هایی که آهنگ بهشان می‌داده، شعر را نوشته‌. آهنگسازان خوب می‌گویند شعر آنها را محدود می‌کند. شعر یک وزنی دارد که آهنگساز باید آن وزن را بشکند. پدرم می‌گفت این کار سختی است.


یکی از ویژگی‌های آثار آقای خرم، ملودی‌های متفاوت و آشنای اوست. آنطور که آدم احساس می‌کند که اصل ملودی، یک ملودی فولک بوده و آقای خرم آن را بسط داده‌اند
بله. کارهای او خیلی متنوع است. از یک طرف کارهایی دارند که آدم احساس می‌کند فولکلوریک است و از طرف دیگر کارهای بسیار مدرن، مثلا یک کاری بوده به اسم «شهزاده رویاها» که اواخر اجرا شد و بسیار به‌روز است. حتی آهنگ‌های پاپ بسیار زیبایی ساخته‌اند که پدرم می‌گفت حالا نگذار اینها منتشر شود، آنها را وقتی 30‌ساله بودم ساختم و الان سن و‌سالی دارم. می‌گفتم: «بابا خیلی قشنگه.» می‌گفت: «نه حالا می‌گویند آقای خرم در 80‌سالگی آهنگ پاپ می‌سازد.»

 

منبع: روزنامه شرق - ۲۸ دی ۱۳۹۲

تعصب، آفت هنر است؛ استاد خرم در خبرآنلاین

سالیانی است که با توجه به علاقه و رشته  که در آن تحصیل کرده ام؛به طور متوسط روزانه سایتهای خبری را چک میکنم.از آن روز تا امروز بسیاری از سایتهای خبری آمده اند و رفته اند و تعدادی هم همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند. هر یک از این سایتهای خبری مزایایی دارند و در  عرصه ای بطور خوبی  فعالیت مکنند مثلا سایت فرارو  در قسمت سرویس عکسها خوب عمل میکند و گرد آوری زیبایی انجام می دهد و یا سایت عصر ایران  موارد تحلیلی آن قابل تقدیر است و...

یکی از این سایتها؛سایت خبر آنلاین  است که قسمتی دارد به نام کافه خبر،که در آن از هنرمندان عرصه های مختلف دعوت کرده  و سوالات هیئت تحریریه و خوانندگان خود را با هنرمندان مختلف در میان میگذارد که حقیقتا در این مورد بسیار قوی و شایسته عمل میکنند.

چند روز قبل؛میهمان کافه خبر این سایت استاد همایون خرم بود که به مناسبت سالگرد تولد خود به آنجا دعوت شده بود و مصاحبه ای خواندنی با این استاد گرانسنگ انجام داده اند که خواندن آن خالی از لطف نیست

 

  

امیر همایون خرم متولد نهم تیر 1309 خورشیدی در شهر بوشهر است. پدر و مادرش از علاقه‌مندان پر و پا قرص موسیقی اصیل ایرانی بودند. مادرش عاشق دستگاه همایون بود و برای همین نام آن را بر فرزند خود نهاد. همایون شش ماهه بود که همراه خانواده‌اش به تهران آمد و در 10 سالگی به محضر درس استاد ابوالحسن صبا راه یافت و به مدت 8 سال نزد او به فراگیری نواختن ویولن، دستگاه‌های موسیقی اصیل ایرانی و به گفته خودش از همه مهم‌تر معرفت هنری پرداخت .15 ساله بود که در رادیو به تنهایی برنامه اجرا کرد. بعد‌ها در بسیاری از برنامه‌های موسیقی رادیو، به ویژه در برنامه گل‌ها، به عنوان آهنگ‌ساز، تک نواز ویولن و رهبر ارکستر آثاری ارزشمند ارائه داد.استاد همایون خرم دارای مدرک مهندسی برق از دانشگاه صنعتی (علم و صنعت) است و به دلیل فعالیت‌های هنری‌اش، مدرک درجه 1 هنری (معادل دکترا) را نیز از شورای ارزشیابی هنرمندان کشور اخذ کرده است. از میان آثار این آهنگساز می‌توان به قطعات «تو‌ ای پری کجایی»، «امشب در سر شوری دارم»، «ساغرم شکست‌ای ساقی»، «رسوای زمانه منم»، «آیا همه شما بی‌گناهید»، «اشک من هویدا شد»، «پیک سحری» و «آوای خسته دلان» اشاره کرد. وی همچنین در دهه‌های 20 تا 50 خورشیدی، با هنرمندانی چون جواد معروفی، جلیل شهناز، فرهنگ شریف، مجید نجاحی، منصور صارمی، جهانگیر ملک و امیر ناصر افتتاح همنوازی کرده‌است. خرم در سال‌های پس از انقلاب، آهنگسازی آلبوم «تنها ماندم» (1379) با صدای محمد اصفهانی و «رسوای زمانه» (1388) با خوانندگی «علی رضا قربانی» را به کارنامه هنری خود افزوده و چندین بار کنسرت داده است که آخرین آن ها چهارشنبه هفته گذشته در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران بود.

 

از دهه 20 خورشیدی که آهنگسازی را آغاز کردید، همه قطعات ساخته شده شما با کلام بود که به شدت هم مورد استقبال مردم قرار گرفت. از سال 1340 هم که برای اولین بار روی صحنه رفتید، تا سال 1357 تمام کنسرت‌هایتان با خواننده بود. بعد از حدود 20 سال کناره گیری از اجراهای زنده، نیمه دهه هفتاد که دوباره به صحنه بازگشتید، تا امروز کنسرت‌هایتان را بدون خواننده برگزار کرده‌اید. در این مدت چه اتفاقی رخ داد که این رویکرد و رویه را پیشه ساختید؟

همان طور که گفتید، من سال‌های زیادی با خواننده‌های بسیاری کار کردم که از این بخش کارنامه هنری‌ام بسیار راضی هستم. حالا هم خواننده‌هایی را که در عرصه موسیقی ملی و اصیل کار می‌کنند، بسیار دوست دارم. واقعیتش از 20 سال پیش که دوباره روی صحنه رفتم، ترجیح دادم قطعات بدون کلام را به علاقمندان ارائه کنم، چرا که معتفدم موسیقی ایرانی این قابلیت را دارد تا بدون خواننده هم با مخاطب ارتباط برقرار کند.


منظور من این است که چه روندی طی شد تا شما به این نتیجه رسیدید. آیا از‌‌ همان دهه 50 قصد چنین کاری را داشتید یا در 20 سالی که از صحنه دور بودید، این تصمیم را گرفتید؟

اینکه موسیقی ایرانی بدون خواننده هم توانایی جذب مخاطب را دارد، امری آشکار بود که از‌‌ همان سال‌های کار در پیش از انقلاب باورش داشتم، اما اینکه تصمیم گرفتم کنسرت‌هایم را بدون خواننده برگزار کنم، یک امر آنی و بدون برنامه‌ریزی بود.

 
توضیح بیشتری می‌دهید؟

سال 76 یا 77 که برای نخستین بار بعد از انقلاب از من خواسته شد تا در تالار وحدت کنسرت دهم، دیدم بسیاری از گروه‌های سنتی هستند که دارند به خوبی با خواننده کار می‌کنند و از اشعار بسیار قوی و مناسب قدما هم بهره می‌گیرند. روی همین حساب تصمیم گرفتم کار متفاوتی را تجربه کنم. پس تصمیم گرفتم آهنگ‌هایم را بدون کلام اجرا کنم. حتی به فکرم رسید گروه نوازندگان را خلاصه و کوچک نمایم و تنها یک ساز را در کنار ویولن به کار بگیرم؛ البته ساز کاملی که صدایش از حجم مناسبی هم برخوردار باشد که بهترینش پیانو بود.

دو ساز غربی در کنار هم برای نواختن موسیقی ایرانی؟

سال‌ها قبل نوازندگی به همراه پیانوی زنده یاد جواد معروفی را به ویژه در برنامه گل‌های رادیو تجربه کرده بودم. در مدت همکاری با معروفی، تمام 12 دستگاه و مقام موسیقی ایرانی را بداهه‌نوازی کرده بودیم.


اما در نخستین اجرای پس از انقلاب، قطعات قدیمیتان را که آهنگسازی کرده بودید، با همراهی پیانو نواختید.

درست است قطعات قدیمی را نواختیم، اما ابتدای هر اجرا با بداهه نوازی شروع می‌کردیم. برای مثال شب اول فکر کردم در شور بنوازم و پیانو مرا همراهی کند. اما وقتی شروع به نواختن کردم، یک دفعه یادم آمد قطعه «درد عشق و انتظار» را در شور ساخته‌ام و ناخودآگاه رفتم به سمت اجرای آن. در نخستین کنسرت به‌‌ همان ترتیب جلو رفتیم که بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت.


قبل از طرح پرسش بعدی، می‌خواستم بدانم دقیقآً بعد از انقلاب چه سالی دوباره روی صحنه رفتید. در کتاب «غوغای ستارگان» هم که زندگی نامه شماست، بسیاری از سال‌ها حدودی قید شده‌اند.

واقعیتش خیلی مطمئن نیستم چه سالی بود. فکر می‌کنم در منابعی که در اختیار دارید، می‌توانید سال نخستین کنسرت بعد از انقلاب را پیدا کنید.در این منابع که بیشتر سایت‌های اینترنتی هستند، از سال 75 تا 78 قید شده است. فکر می‌کنم به احتمال زیاد سال 77 بود.

یعنی یک سال بعد از رئیس جمهوری آقای خاتمی؟

نه‌‌ همان سالی بود که خاتمی رییس جمهور شد. پاییز آن سال بود.

پس با این حساب نخستین کنسرت پس از انقلاب شما سال 76 بوده است.

بله. آن کنسرت سه شب پشت سرهم روی صحنه رفت و آن قدر موفق بود که از ما خواستند دوباره آن را تکرار کنیم و برای همین چهار ماه بعد هم دوباره روی صحنه رفتیم.


همین موفقیت باعث شد تا این کنسرت‌های بدون کلام را ادامه دهید؟

واقعیتش من قصد ادامه دادن این کار و تجربه را نداشتم، اما مردم آن قدر استقبال کردند که دیدم حیف است آن را پیگیری نکنم. وقتی متوجه شدم این شیوه کنسرت دادن بسیار مورد پسند مردم است، دیگر نمی‌توانستم ر‌هایش یا متوقفش کنم.


آن دو سه سال خیلی هم پرکار شدید؟

آن دوره با تقاضاهای زیاد برای کنسرت دادن مواجه شدم و برای همین در طول سه سال، پنج کنسرت دادم که هرکدام شامل سه شب می‌شد. با توجه به کمکی که شما در تاریخ‌ها به من کردید، می‌توانم حدودی بگویم که نخستین کنسرت ما پاییز 76 بود، بعدی ابتدای 77 روی صحنه رفت و بعدش سال 78 دوباره کار کردیم. این سه سال پنج کنسرت برگزار کردیم که هر کدام شامل سه شب می‌شد. کنسرت بعدی من اوایل 81 بود که دو اجرا داشتیم و 8 سال بعد هم دو باره به صحنه بازگشتیم.


چرا بین کنسرت‌های 81 و 89 شما این همه فاصله افتاد؟

واقعیتش کنسرت دادن دردسر زیادی دارد و انرژی فراوانی را از من می‌گیرد که تا امکان داشته باشد، از آن فرار می‌کنم. علاوه بر این اشتغال به آهنگسازی، تولید و انتشار آلبوم و آموزش هنرجو هم باعث می‌شد تا از اجراهای زنده دور شوم. برای مثال من سال 89 نمی‌خواستم کنسرت بدهم و حوصله‌اش را نداشتم که علاوه بر شرکت‌های هنری، بسیاری از مردم هم اصرار کردند تا تسلیم شدم. آنان تو پارک، خیابان، محافل هنری و... هرجا مرا دیدند، آن قدر درخواست‌هایشان را تکرار کردند که یک هو دیدم تو سالن هستم و روی صحنه.

امسال چی باعث شد کنسرت بدهید؟

همان دلیل. واقعیتش چهار ماه بود که درخواست‌های زیادی می‌شد که من چون روحیه و حالش را نداشتم، نمی‌توانستم بپذیرم. حتی با پسرم که او هم می‌گفت بهتر است کنسرت بدهم و در روحیه‌ام تاثیر مثبت می‌گذارد، همیشه مخالفت می‌کردم. با این حال یک روز رفتم خیابان توانیر نان سنگک بخرم که در‌‌ همان صف نانوایی یک خانمی مرا شناخت و بعد از احوالپرسی پرسید چرا کنسرت نمی‌گذارم. این تیر خلاصی بود بر مقاومت من که من دیگر نتوانستم مقابلش بایستم.


یعنی اصرار مردم شما را به صحنه می‌آورد؟

من فقط برای آنان است که این کار را می‌کنم. اگرچه آنان ابتدا مرا هل می‌دهند، اما در ‌‌نهایت با پای دل است که روی صحنه می‌روم. دلی که لبریز از عشق شود، عنانش دیگر دست من نیست.


جدا از آهنگ‌سازی،شما یکی از شناخته‌شده‌ترین نوازندگان ویولن در 50 سال اخیر هستید. در کتاب زندگی نامه‌تان (غوغای ستارگان) به طور مفصل ماجرای گرایشتان به این ساز و آموزش‌هایی که استاد صبا به شما داده‌اند را شرح داده‌اید. اینجا می‌خواهم از شما بپرسم چرا بر خلاف دهه‌های 30 تا 50 خورشیدی که ویولن جضوری پر رنگ در موسیقی ایرانی داشت، بعد از انقلاب به یک باره این ساز فراموش با بهتر بگویم حذف شد؟

البته این حذف که شما می‌گویید، یک باره نبود. از‌‌ همان قبل از انقلاب خیلی‌ها مخالف استفاده از ویولن بودند که من هیچ‌گاه نتوانستم بفهمم دلیل آن چیست.


شما هیچ‌گاه وارد بحث با مخالفان به کارگیری سازهای غربی در موسیقی ایرانی به ویژه ویولن نشدید؟

نه. چون من ترجیح می‌دهم به جای بحث کردن که بیشتر مواقع هم بی‌نتیجه است، توانم را روی کارم متمرکز کنم. فقط این را بگویم که خیلی از این اظهار نظر‌ها از روی تعصب است، همین.


تعصب روی چی؟

در هنر نباید مسائل را متعصبانه دنبال کرد، این آفت است. اعتقادم این است اگر یک سازی حتی از چین بیاید، اما بشود با آن سه‌گاه، بیات ترک و... خوب زد، اگر از آن استفاده نکنیم، به موسیقی ایرانی جفا شده است.


یعنی سازهای قدیمی خودمان جوابگوی نیاز موسیقی ایرانی نیست؟

این ساز‌ها اجازه می‌دهند موسیقی ایرانی را با یک رنگ دیگر ارائه دهیم. این به تنوع و استقبال بیشتر مخاطبان کمک می‌کند. گستره جهانی موسیقی ایرانی را هم گسترش می‌دهد. پیانو هم این خصلت ویولن را دارد. جواد معروفی وقتی با پیانو خود و من بیات ترک و نوا را به بهترین وجه باهم نواخته‌ایم، دیگر چه ایرادی می‌توان گرفت.


شما در کارهای قدیمیتان و کنسرت‌های جدیدتان از سازهای غربی استفاده می‌کنید. با این حال چرا از موسیقی غربی سود نمی‌جویید؟

کار من موسیقی ایرانی است و فکر می‌کنم آهنگسازان زیاد و بسیار خوبی در حوزه موسیقی غربی داریم و نیازی نیست تا من هم وارد این عرصه شوم.


نظرتان با تلفیق موسیقی ایرانی و غربی چیست؟

من هیچ تعصبی در این موارد ندارم و به نظرم اگر کاری بر اساس اصول هنری و علمی ساخته شود و مردم از آن استقبال کنند، چرا باید با آن مخالفت کنیم، اما در این میان نباید از یادمان برود که مشخصات نظری موسیقی ما با موسیقی غربی فرق می‌کند. موسیقی غربی تنها پرده و نیم پرده دارند. اما ما ربع پرده هم داریم. آن‌ها 12 المان در اختیار دارند و ما 24 المان. سال 1372 تو دانشگاه یوسی‌ال‌ای در آمریکا در باره موسیقی ایرانی سخنرانی داشتم و به این اشاره کردم که غربی‌ها بخشی از داشته‌های موسیقی بشری را از دست داده و حذف کرده‌اند. در دنیای باستان، موسیقی همه کشور‌ها ربع پرده داشته است. مرتضی حنانه هم در کتاب «گام‌های گمشده» خود به این مسئله اشاره می‌کند. او آنجا می‌نویسد که موسیقی یونان هم آن زمان ربع پرده داشته است، اما بعد‌ها غربی‌ها ربع پرده را از موسیقی حذف کردند که یک جفاست. اگر انسان می تواند سه‌گاه را با ربع پرده‌هایش بشنود، چرا باید جلویش گرفته شود.


با این حال تنوع موسیقی غربی‌ها از ما خیلی بیشتر است و در آن نوا‌ها و نغمه‌های تکرای کم تر شنیده می‌شود. دلیل آن چیست؟

موسیقی در جهان غرب هیچ‌گاه با محدودیت روبرو نبوده و هیچ‌گاه به پستو‌ها رانده نشده است. جدای از این، آنان روی مباحث نظری خیلی کار کرده‌اند و نتایج آن را به عمل در آورده‌اند. این باعث پیشرفت بسیار بیشتر آنان شده است.


هیچ وقت وسوسه نشدید در کار‌هایتان به موسیقی‌های محلی نواحی مختلف ایران از جمله بوشهر که متولد آنجا هستید سرک بکشید و بر اساس آن کاری انجام دهید.

چرا خیلی دوست داشته‌ام، اما این موسیقی اصیل ایرانی آن قدر وسیع و عمیق است که سال‌ها تمام وقت مرا گرفت تا به همه گوشه‌های آن سرک بکشم و وقت کار کردن در دیگر حوزه‌ها را برایم نگذاشت. علاوه بر این آهنگسازی، کار با خواننده‌ها، برنامه گل‌ها، آموزش به هنرجویان و کارهای صحنه عمده وقت مرا پر می‌کرد و فرصتی نمی‌گذاشت تا در باره موسیقی محلی به ویژه ساحل خلیج فارس کاری انجام دهم. دعا کنید گرفتاری‌های من کمتر شود و انرژی پیدا کنم تا در آینده نزدیک آهنگ‌هایی با توجه به موسیقی محلی ایران به ویژه بوشهر بسازم.


در آلبوم‌ها و کنسرت‌های 20 سال گذشته خود، بیشتر با نوازندگان و خوانندگان جوان همکاری کرده‌اید. نظرتان در باره کار جوانان چیست؟

من آرزو و دوست دارم جوانان آن قدر خوب کار کنند تا مایه حسودی من شوند. برای همین باید به آنان میدان داده و کاری کنیم تا با تکیه بر تجربیات ما موسیقی ایرانی را به قله‌های بلند‌تر برسانند. در همین راستا معتقدم مخالفت و نقد غیرمنصفانه، به کار جوانان آسیب می‌زند. اگر عیب و ایرادی هم در کارشان است، باید به ظرافت گوشزد کرد تا موجب رشد آنان شود و دلسردشان نکند.


موسیقی ارکسترال و ملی ایران که خودش را در برنامه گل‌ها خوب نشان داد، به مدت دو دهه هم توده‌ها و هم نخبگان را به خود جذب می‌کرد. با این وجود از اواخر دهه 40 خورشیدی کم رنگ شد و نتوانست بعد از آنجایگاه گذشته‌اش را بیابد. دلیل آن را در چه می‌دانید؟

علت‌های زیادی دارد. اولین دلیل کمبود آهنگ‌های مناسب است. مهم‌ترین چیز برای ارکستر، غذایی است که به آن می‌دهند که‌‌ همان آهنگ است. یک دوره‌ای آهنگ‌های زیادی برای ارکستر‌های بزرگ نوشته می‌شد که حالا کم شده است. از سوی دیگر، گرانی‌ها به اینجا هم کشیده است. در آوردن یک آلبوم ارکسترال خیلی هزینه دارد. آهنگسازی، نوازندگان را به استودیو آوردن، کرایه استودیو، کارهای فنی آن، تبلیغ و این‌ها همه خرج دارد که کمتر کسی به سمتش می‌رود. سرمایه گذار این روز‌ها ترجیح می‌دهد به سمت آلبوم‌هایی برود که کم هزینه‌تر و جمع و جور‌تر هستند. به ویژه جوانان نمی‌توانند در این حوزه وارد شوند. رادیو و تلویزیون هم از این نوع موسیقی حمایت مناسبی ندارد و برای معرفی‌اش کاری نمی‌کند. همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا کار در عرصه موسیقی ارکسترال و ملی ایرانی سخت‌تر شود.


در تمام طول این گفت‌وگو، شما از ترکیب «موسیقی اصیل» به جای «موسیقی سنتی» بهره بردید. چرا شما بر این واژه تاکید دارید؟

چون به کار بردن واژه سنتی درست نیست. مهم آن است که دوازده دستگاه و مقام نواخته شود و در این عرصه نوآوری شرط اصلی است. وقتی از لغت سنتی استفاده می‌کنیم، راه را بر تازه و نو شدن آن می‌بندیم. مهم آن است که اصالت یک هنر را حفظ کنیم، نه اینکه خودمان را در چارچوب سنت‌های آن در بند سازیم. وقتی خدمت استاد ابوالحسن صبا درس می‌خواندم، او خودش بر نو بودن و حلاوت هر اثر هنری تاکید می‌کرد. برای مثال او می‌گفت اگر میرزا عبدالله یک باره در زمان حال زنده شود و ببیند ما داریم ردیف‌هایش را بی‌کم و کاست اجرا می‌کنیم، به شدت انتقاد خواهد کرد. می‌خواهم بگویم ذات هنر با درجا زدن در تضاد است. این حرکت به جلوست که هنر را مثل یک رودخانه به جریان می‌اندازد و از مردابی شدن آن جلوگیری می‌کند.

 

 منبع: کافه خبر؛ خبر آنلاین

یگانه ویولنیست دوران ما؛ استاد همایون خرم

 

 

استاد همایون خرم که این روزها کنسرتی با شکوه برگزار کرده اند را می توان تنها استاد ویلونیست حال حاضر ایران دانست که در قید حیات میباشند.بعد از فوت اساتید ویلن مانندحبیب الله بدیعی(۱۳۷۱)ِ؛ اسدلله ملک(۱۳۸۰)؛ علی تجویدی (۱۳۸۴) و پرویز یاحقی (۱۳۸۵) در این چند سال اخیر؛به واقع هیچ سازی به اندازه ویلن با کمبود استاد مواجه نیست.گرچه ممکن است بعضی از دوستان یاد آوری کنند که، هنرمند ارزنده رحمت الله بدیعی را از قلم نیندازیم اما به نظر حقیر و با کمال احترام برای هواداران این هنرمند ایشان تا رسیدن به درجه استادی فرسنگها فاصله دارند و نکته دیگر که ایشان در حال حاضر در خارج از کشور به سر میبرند. با این اوصاف بر ما واجب است اینک که در زمانه ای زندگی میکنیم که استاد در قید حیات میباشند؛ قدر این هنرمند والا را دانسته و بیش از پیش از وجود این استاد گرامی بهره ها بریم.

دراین مجال سعی کردم که با جمع آوری مطالب از سایتهای مختلف؛به خصوص سایت شخصی استاد خرم،گوشه ای از زندگینامه،آثار و عکسهایی از استاد را بازنشر کنم،گرچه این خرده وارد است که مطلب تکراری است اما چه کنیم که بضاعت ما در همین حداست. با آرزوی طول عمر و سلامتی برای این استاد عزیز.

 

 

زندگي نامه استاد مهندس همايون خرم

 از پدري درستكار و آزاده و مادري فهيم و با احساس، پسري پا به عرصه وجود نهاد كه نام او را “همايون” گذاردند. مادرش از شيفتگان موسيقي اصيل ايراني بود و از مقام هاي موسيقي ايراني به دستگاه همايون علاقه اي وافر داشت. به همين دليل هم نام “همايون” را براي فرزند خود انتخاب كرد. همايون خرم در سن 10-11 سالگي به مكتب استاد صبا راه يافت و به علت استعداد شگرف در 14-15 سالگي يك شبه ره صد ساله را پيمود و به عنوان نوازنده 14 ساله، در راديو ساز تنها اجرا كرد. بعدها در بسياري از  برنامه هاي موسيقي راديو، خصوصاً در برنامه گلها، به عنوان آهنگساز، سوليست ويلن و رهبر اركستر  آثاري با ارزش ارائه داد.همايون به موازات فعاليت عاشقانه و در عين حال محققانه در موسيقي ايراني، از كسب علم نيز غافل نبود و در اكثر مراحل تحصيل از شاگردان ممتاز بود و تحصيلات عاليه خود را تا اخذ دانشنامه در رشته مهندسي برق ادامه داد. سمت هاي ايشان در زمينه هنر و موسيقي؛ عضويت در شوراي عالي موسيقي راديو، رهبري اركستر سازهاي ملي، استاد دانشكده موسيقي ملي و هنرستان شبانه، آهنگساز در برنامه هاي موسيقي ايراني و خصوصاً برنامه گلها، رهبري اركستر گلها و سوليست ويلن بوده است. تعدادي از آهنگ هاي ايشان مانند: تو اي پري كجايي(سرگشته)، امشب در سر شوري دارم (غوغاي ستارگان)، ساغرم شكست اي ساقي (طاقتم ده)، رسواي زمانه منم، آيا همه شما بي گناهيد، اشك من هويدا شد، پيك سحري، بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت، ساقي ببين، دل پريشانم زغم گرفته، آواي خسته دلان و ده ها آهنگ ديگر، همگي بيانگر نبوغ همايون خرم در كارآهنگ سازي است.  شايان ذكر است همايون خرم در ضمن تسلط در نوازندگي و بداهه نوازي، آهنگسازي خلاق و كم نظير و در عين حال مسلط به ظرايف نظري و تئوريك موسيقي ايراني است و از اين نظر پژوهشگري با ارزش و محققي ممتاز به شمار مي رود.

استاد همايون خرم تاكنون آثار ارزنده بسياري را براي موسيقي ايراني نوشته، تهيه، تنظيم و اجرا كرده اند. اكثر اين آثار در برنامه گلهاي رنگارنگ و موسيقي اصيل ايراني، يا به صورت ترانه و تصنيف ارائه و از طريق برنامه هاي مختلف راديو و تلويزيون ملي ايران ضبط و پخش شده است. بخش ديگر آثار ايشان، شامل برنامه هاي تك نوازي و هم نوازي است. آنچه در اين فهرست آمده است، بخشي از اين آثار جاويدان و زيبا را شامل مي شود و بخش ديگر فعلاً در اختيار نيست.

مجموعه آثار استاد همايون خرم

 

آ- آثاري شامل تك نوازي و هم نوازي

 

1- همايون خرم 1 (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                                  ميناي شكسته (ماهور)- اي آشناي من (همايون)

                                                  در ميان گلها (اصفهان)

2- همايون خرم 2 (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                               رفتي كه هجران … (اصفهان) – ندانم اي آشناي من (شوشتري)

                                               شباهنگ (دشتي)- بزم من

3- همايون خرم 3  (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                              اشك وآه (نوا)- خودستا (شور)

                                               قصه گو (دشتي)

4- همايون خرم 4 (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                             اشك من هويدا شد (بيداد همايون) – باران غم (مخالف سه گاه)

                                             آتش (بيداد همايون)

5- همايون خرم 5 (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                              اي همسفرها (چهارگاه)- مهر مني ماه مني(چهارگاه)

                                              عشق من … (اصفهان)

6- همايون خرم 6  (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن بر اساس ملودي ترانه هاي :

                                             زكوي بلاكشان (بيات ترك) – مگر به شهر شما (همايون)

7- عشق و اشك (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن در مايه هاي :

                                            شوشتري- افشاري- مخالف سه گاه – شور- اصفهان و ابوعطا

 

8- اوج (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن در مايه هاي ابوعطا و شور

 

9- اوج نياز (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن در مايه هاي شوشتري و همايون

 

10- طربناك (60 دقيقه) : تك نوازي ويلن همراه ضرب حسين همدانيان در دستگاه ماهور :

                                       شكسته- دلكش- فرود به ماهور- درآمد افشاري و فرود به ماهور-

                                       عراق و تغيير مقام به اصفهان و سپس به ماهور- ادامه اجرا قطعاتي در ماهور

 

11- دو نوازي 1 (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم  – پيانو جواد معروفي

                                               (سرمستي در چهارگاه)

12- دو نوازي 2 (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                           (شكوفه ها در ماهور)

13- دو نوازي 3 (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- پيانو جواد معروفي

                                          (دلشكسته در اصفهان)

14- دو نوازي 4 (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                         (دشتي، در قفس – شور – افشاري)

15- دو نوازي 5 (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                          (رقص غم در اصفهان- پرواز در بهاران، ماهور)

16- دو نوازي 6  (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                          (بيات ترك- دشتي)

17- دو نوازي 7  (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                          (چهارمقام : ماهور – چهارگاه- همايون- اصفهان)

18- دو نوازي 8  (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                          (همايون- نوا)

19- دو نوازي 9  (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم - پيانو جواد معروفي

                                          (بهار گلها در راست پنجگاه)

 

20- جان افروز (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار فرهنگ شريف- تنبك جهانگير ملك

                                        (گروه نوازي در دستگاه شور)

21- مهرافروز (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار فرهنگ شريف- تنبك جهانگير ملك

                                       (گروه نوازي در مايه اصفهان)

22-گل افروز (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار فرهنگ شريف- تنبك جهانگير ملك

                                      ( قطعه عاشقان، گروه نوازي در دستگاه همايون)

 

23- دلربا (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                 (هم نوازي در راست پنجگاه)

24- دلنشين(60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                  (هم نوازي در ماهور)

25- شوق (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                 (هم نوازي در سه گاه)

26- انتظار (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                (هم نوازي در مايه افشاري)

27- محبت (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                   (هم نوازي در دستگاه همايون)

28- خلوت دل (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                          (هم نوازي در مايه اصفهان)

29- الهام (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                 (هم نوازي در چهارگاه)

30- اشك شمع (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                           (هم نوازي در ابوعطا)

31- غمزده (60 دقيقه) : ويلن همايون خرم- تار جليل شهناز- ضرب افتتاح

                                    (هم نوازي در بيات ترك)

32- تك نوازان، دشتستاني : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

33- تك نوازان 258، ماهور : همايون خرم، فرهنگ شريف، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

34- تك نوازان، چهارگاه : همايون خرم، منصور نريمان، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

35- تك نوازان، شوشتري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

36- تك نوازان، همايون : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

37- تك نوازان، شور : همايون خرم، فرهنگ شريف و مجيد نجاحي

38- تك نوازان 106، بيات ترك : همايون خرم، جليل شهناز، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

39- تك نوازان، دشتي : همايون خرم، فرهنگ شريف و مجيد نجاحي   

40- تك نوازان، چهارگاه : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

41- تك نوازان 320، ماهور : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

42- تك نوازان، دشتي : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

43- تك نوازان، شور : همايون خرم و مجيد نجاحي

44- تك نوازان، بيات ترك : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك  

45- تك نوازان 391، ماهور : همايون خرم، فرهنگ شريف و مجيد نجاحي  

46- چهارمضراب شور : هم نوازي همايون خرم و مجيد نجاحي (صفحه گرام 45 دور با شماره 18698)      

 

 ب- ترانه ها و تصنيف ها 

1-    آنچه گذشت ( اي گل جلوه اين بستان بودي) – مرضيه

بيات اصفهان - شعر ترانه : تورج نگهبان

2-    دلداده (دل مانده زغم كنج قفسي)- مرضيه

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين ترانه نخستين دفعه با صداي زنده ياد قوامي اجرا شده بوده است.

3- راه عاشقان (اي ماه من)- مرضيه

شوشتري- شعر ترانه : تورج نگهبان

4- اي آشناي من (عاشقي كار هر فرزانه نيست)- مرضيه

همايون – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

5- اي همسفرها- مرضيه

چهارگاه- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

6- موج آتش (اشك من هويدا شد)- مرضيه

بيداد همايون- شعر ترانه : بيژن ترقي

7- مكن هرگز فراموشم- مرضيه

دشتي – شعر ترانه : تورج نگهبان

8- دل مبند اي آشنا بر من- مرضيه

دشتي – شعر ترانه : تورج نگهبان

9- دلم مي سوزد (باران غم)- مرضيه

مخالف سه گاه- شعرترانه : دكتر نيرسينا

10- رفتي كه هجران… - مرضيه

بيات اصفهان – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

11- بگذر از كوي ما- مرضيه

همايون- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

12- دل پريشانم – مرضيه

قرايي افشاري – شعر ترانه : تورج نگهبان

13- بگذار بسوزم (غمگين چو پاييزم) – مرضيه

گام وصال و بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

14- زكوي بلاكشان- مرضيه

بيات ترك- شعر ترانه : بيژن ترقي

15- مگر آيا نمي شد- مرضيه

بيداد همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

16- آواي خسته دلان- مرضيه

همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

17- گمشده- مرضيه

گام وصال و بيات اصفهان – شعر ترانه : تورج نگهبان

18- طاقتم ده (ساغرم شكست اي ساقي)- مرضيه

بيداد همايون – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

19- ميناي شكسته – مرضيه

ماهور – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

20- در ميان گلها- مرضيه

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

21- شراب نوشين- مرضيه

همايون- شعر ترانه : رهي معيري

22- شراره هاي جاوداني (  مهر مني ماه مني)- مرضيه

چهارگاه- شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي

23- ندانم اي آشناي من- مرضيه

گوشه شوشتري- شعر ترانه : بيژن ترقي

24- به هر كه دل بستم- مرضيه

چهارگاه- شعر ترانه : كريم فكور

25- قصه آشنايي- الهه

دشتي – شعر ترانه : سيمين بهبهاني

26- آمد اما… - الهه

بيات اصفهان- بر روي غزلي از : ابوالحسن ورزي

27- فرياد از تو- الهه

چهارگاه – شعر ترانه : سيمين بهبهاني

28- منم مجنون كويت (خدايا)- الهه

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين ترانه ابتدا با تنظيم زنده ياد جواد معروفي در گلهاي رنگارنگ 494  اجرا شد و اجراي اخير آن   با تنظيم مجيد اخشابي و صداي بهرام حصيري است.

29- از ديده بارم وز دل برآرم… - الهه

دشتي – شعر ترانه : رهي معيري

30- واي از شب من– الهه

ابوعطا- شعر ترانه : رهي معيري

31- آمدي كه با دلم گفتگوكني- الهه

مخالف سه گاه- شعر ترانه : تورج نگهبان

32- رسواي زمانه منم- الهه

مخالف سه گاه- شعر ترانه : بهادر يگانه

33- يارم گره بر مو زده- الهه

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

34- دريغا- الهه

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

35- دلم ز دوري هر بي وفا چرا سوزد- الهه

شور- بر روي غزلي از : اميري فيروزكوهي

36- رفته- الهه

بيات اصفهان- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

 *اين ترانه را اخيراً آقاي محمد اصفهاني با نام “ بوي باران” و با شعري از قيصر امين پور اجرا كرده اند.

37- اي كه غرور مرا شكستي - الهه

                        چهارگاه- شعر ترانه : بهادر يگانه

38- اي نكرده وفا، رفته راه خطا- الهه

                        بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

 

39- مرا رها كن(پريشان)- سيمين غانم

بيات اصفهان- شعر ترانه: محمد علي شيرازي

*  اين ترانه را خانم عهديه نيز در فيلم “ دنياي پر اميد”  اجرا كرده اند. همچنين اخيراً اجراي جديد آن  با صداي محمد اصفهاني و تنظيم كامبيز روشن روان انجام شده است.

40- آتش اي نور مقدس- سيمين غانم

بيداد همايون با مدولاسيون به چهارگاه- شعر ترانه : سعيد طبيبي

41- افسانه شيرين- هايده

بيات اصفهان- شعر ترانه : بهادر يگانه

42- اي بي خبران- هايده

نوا- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

43- اي خدا- هايده

شور و ابوعطا- شعر ترانه :شيرازي

44- فرياد- سيما بينا

بيات اصفهان- شعر ترانه : شيرازي؛ اجرا با اركستر سازهاي ملي

45- تا به كي- پوران

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

46- عالم تنهايي ( تو را نبود خبر از غم ما … )- دلكش

بيات اصفهان- شعر ترانه : نظام فاطمي

47- خدا كند عاشق شوم – دلكش

سه گاه- شعر ترانه : ؟

48- بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت- مهستي

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

49- ساقي ببين- مهستي

سه گاه- شعر ترانه : پرويز وكيلي

50- بازيچه گشتن- مهستي

همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

51- چون گل همراه نسيم- مهستي

دشتي- شعر ترانه : بيژن ترقي

* اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است و اجراي خانم مهستي مربوط به فيلمي است.

52- بر آسمان نوشته- مهستي

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

 *اين ترانه را خانم عهديه نيز اجرا كرده اند. اجراي خانم مهستي، مربوط به فيلمي با همين نام است.

53- غوغاي ستارگان – پروين

مقام وصال- شعر ترانه : كريم فكور

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي محمد اصفهاني است.

54- برق و خرمن- پروين

ماهور – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

55- چه شد كه رفتي (مي آيد هر شب در قلب توفان… ) – پروين

گام وصال و بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

56- سكوت شكسته (پيك سحري) - پروين

دشتي- شعر ترانه :كريم فكور

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي محمد اصفهاني است.

57- چه كنم كه من پيمان ها با محنت دارم- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : نواب صفا

58- ساغر عمر- پروين

گوشه شوشتري- شعر ترانه : نواب صفا

59- عشق بي پايان- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : نواب صفا

60- از دست تو اي دل ديوانه شدم- پروين

دشتي – شعر ترانه : نظام فاطمي

61- از من اين جواني بر تو مژدگاني- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : ؟

62- هر شب كه برق جانسوزي- پروين

ماهور – شعر ترانه : ؟

63- گل ناز من – پروين

دشتي- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

64- دير آمدي- پروين

بيات اصفهان – شعر ترانه : تورج نگهبان

65- من كجا او كجا- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : كريم فكور

* اين آهنگ نخستين بار با صداي آقاي رشيدي و با كلامي از سروان مقدم اجرا شده كه شرح آن     در شماره 92 آمده است.

66- تصويري در خيال- پروين

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

*  اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

67- ماه من چه زيبا شدي- پروين

چهارگاه- شعر ترانه : ؟

68- آواي جرس – پروين

دشتي – شعر ترانه : دكتر نيرسينا

* اين ترانه قبلاً با صداي آقاي رشيدي با شعر آقاي نگهبان اجرا شده است :

شب نمايان شد، غم ديده گشود، تابم از قلب غم ديده ربود …

بعدها هوشمند عقيلي نيز با همين شعر آن را اجرا كرد. در اين آهنگ با ويلن اشاره اي به قطعه         زرد مليجه استاد صبا شده است.

69- نسيم سحر- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : دكتر نيرسينا

* اين ترانه قبلاً با صداي آقاي رشيدي با شعر آقاي نگهبان اجرا شده است :

به دامن آرزويم كنون، نمانده جز قطره اي اشك و خون

70- عشق آفرين اي نازنين- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

71- رفتي گفتي به فراغم خو كن- پروين

شور- شعر ترانه : دكتر نيرسينا

72- گريزان – پروين

همايون- شعر ترانه : كريم فكور

73- تو كجا بودي (شب هجران شد سپري، به سرآمد بي خبري)- پروين

سه گاه- شعر ترانه :كريم فكور

74- ليلا – پروين

بيات اصفهان – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

75- اي دو روزه جواني- پروين

همايون – شعر ترانه : علي صارمي

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

76- صداي آشنا- پروين

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

77- آتش زن بر جانم- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

78- كشتي و رفتي (شكوه هاي من) – پروين

قرايي افشار- شعر : معيني كرمانشاهي

79- پيام آشنا (آمد گل بهارم)- پروين

ماهور- شعرترانه : كريم فكور

80- تنها ماندم- پروين

بيات اصفهان- شعر ترانه : عبداله الفت

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي محمد اصفهاني است.

81- آتش پاره – پروين

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

82- درد عشق و انتظار ( از آن شبي كه برنگشتي)- پروين

شور- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

83- بر لوحي از خارا، مانده ز دوران ها، ديدم كه بنوشته … - پروين

چهارگاه- شعر ترانه : شهرآشوب

84- نور عشق (قلب عاشقان را نوري و صفايي)- پروين

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي بهرام حصيري است.

85- موج - پروين

                        افشاري- شعر ترانه : شهرآشوب

86- الماس- پروين

                        سه گاه- معيني كرمانشاهي

87- مظهر ناز- رشيدي

                        چهارگاه- شعر ترانه : تورج نگهبان

88- غروب عشق- رشيدي

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

* شرح مربوط به اين ترانه قبلاً در شماره 69  آورده شد. متن شعر و نت آهنگ در مجله موزيك ايران، سال چهارم شماره 6  چاپ شده است.

89- شباهنگ- رشيدي

دشتي- شعر ترانه : تورج نگهبان

* شرح مربوط به اين ترانه قبلاً در شماره 68 آورده شد. متن شعر و نت آهنگ در صفحه 566       كتاب “عطر گيسو” خاطرات هنري آقاي امين اله رشيدي، چاپ شده است.

90- كجا ز ماتم رهد- رشيدي

                        دشتي(سه ضربي سنگين)- تورج نگهبان

91- به دامنم ستاره ها- رشيدي

                        شور- سروان مقدم

92- باده در جام ما ريز- رشيدي

                        بيات اصفهان- سروان مقدم

* اين آهنگ بعدها با صداي خانم پروين و با كلامي از زنده ياد كريم فكور اجرا شدكه شرح آن       در شماره 65 آمده است.

 

93- دلداده (دل مانده زغم كنج قفسي)- قوامي

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين ترانه بعدها با صداي خانم مرضيه اجرا شد.

94- دلم شكستي- قوامي

ابوعطا- شعر ترانه : بيژن ترقي

95- گل افشان – قوامي

همايون- بر روي غزلي از : حافظ

96- بهار عاشقان – قوامي

بيات ترك- بر روي غزلي از : مولانا

97- چه باشد- قوامي

همايون- بر روي شعري از : مولانا

98- سرگشته (تو اي پري كجايي)- قوامي

همايون – شعر ترانه : هوشنگ ابتهاج (سايه)

* اجراي جديد اين ترانه با صداي محمد اصفهاني است.

 

99- بهار غم انگيز- عبدالوهاب شهيدي

بيات اصفهان- هوشنگ ابتهاج (سايه)

 * اين اثر مربوط به برنامه گلهاي تازه شماره (7) است كه همراه پيانوي استاد جواد معروفي به صورت ضربي خوانده شده است. برنامه هاي متعددي با آواز شهيدي و ويلن مهندس خرم موجود است كه در بخش برنامه گلهاي تازه به آنها اشاره خواهد شد.

100- جواني( اي غم بگو)- شجريان

سه گاه- شعر ترانه : رضا جنتي عطايي

 101- قصه گو- عقيلي

دشتي – شعر ترانه : سعيد طبيبي

102- شباهنگ- عقيلي

دشتي- شعر ترانه : تورج نگهبان

* شرح مربوط به اين ترانه قبلاً در شماره هاي 68  و 89 آورده شد.

103- خودستا- عقيلي

مقام وصال- شعر ترانه : تورج نگهبان

104- بهار نو رسيده- عقيلي

بيات ترك- شعر ترانه : ؟

105- كشور غم (روزي كه مرا جدا ز آشيانم كردي)- عقيلي

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

 106- آي ليلي ليلي- الهه و كورس

؟ - شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي يا بيژن ترقي ؟

* اين ترانه  مربوط به فيلم “ ليلي و مجنون”  است.

107- دعاي مجنون- كورس سرهنگ زاده

بيات اصفهان- شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي ؟

108- زنگ كاروان ( اي كاروان كجا مي روي … ) - كورس سرهنگ زاده

بيات اصفهان- شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي يا بيژن ترقي ؟

 

 

109- كاروان- گيتي

بيات اصفهان (محلي افغاني)- بر روي غزلي از : سعدي

 110- همچون گذشته ها (باز آمدي اي آشنا)- عهديه

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

111- وا فريادا زعشق- عهديه

بيات اصفهان- بر روي شعري از : ابوسعيد ابوالخير

112- ترسم كه اشك… - عهديه

همايون- بر روي غزلي از : حافظ

113- اي بي خبر از بي نوايان بيا بيا - عهديه

گام وصال و بيات اصفهان- شعر ترانه : رهي معيري

* بر روي اين آهنگ ابتدا تورج نگهبان كلامي گذاشت ولي اجرا نشد.

114- مرا رها كن ( پريشان)- عهديه

بيات اصفهان- شعر ترانه : محمد علي شيرازي

*  اين ترانه را خانم عهديه در فيلم “ دنياي پر اميد”  اجرا كرده اند. اجراي ديگر آن با صداي          خانم سيمين غانم در برنامه گلهاي رنگارنگ است. اخيراً نيز با صداي محمد اصفهاني اجرا شده است.

115- شهزاده روياها- عهديه

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

* اين آهنگ همراه با يك والس (سه ضربي) مربوط به فيلم رنگي دالاهو اثر سيامك ياسمي است.

116- تو آن آرزويي ( ز شوق تو مي گريزد از … )- عهديه

بيات اصفهان- شعر ترانه : كريم فكور

117- دختر شاه پريون- عهديه و ايرج

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

* اين آهنگ مربوط به فيلم دختر شاه پريان است.

118- دلم برات پر مي زنه – عهديه

- شعر ترانه :       

* اين آهنگ مربوط به فيلمي است.

119- عشق بي پول- عهديه

سه گاه- شعر ترانه : نظام فاطمي

* اين آهنگ مربوط به فيلم “ مهدي مشكي و شلوارك داغ”  است.

120- عشقي كه زندگيمه- عهديه

همايون- شعر ترانه : محمد علي شيرازي

 *اجراي جديد اين ترانه با صداي محمد اصفهاني به نام “روزي تو خواهي آمد”  است. شعر جديد هم از آقاي شيرازي است.

121- روزگاري من و دل … - عهديه

بيات اصفهان- شعر ترانه : وحشي بافقي

 

122- كي ميگه- عارف

مقام وصال- شعر ترانه : نظام فاطمي

* اين آهنگ مربوط به فيلم “ مهدي مشكي و شلوارك داغ”  است.

123- آدميزاه- عارف

شور- شعر ترانه : نظام فاطمي

* اين آهنگ مربوط به فيلم “ كاكل زري” محصول اسكار فيلم است.

124- كاشكي- عارف

بيات اصفهان- شعر ترانه : شيرازي

* اين آهنگ مربوط به فيلمي از شركت پارس فيلم است.

125- ولي چه زود نيومده رفتيم- عارف

                        تركيبي از مقام وصال و ماهور- شيرازي يا نظام فاطمي ؟

* اين آهنگ مربوط به فيلمي است.

 126- آي دنيا دنيا – رامش

آهنگ : محلي جنوب ايران- شعر ترانه : شيرازي

* اين آهنگ مربوط به فيلمي از شركت  پارس فيلم است.

 

127- تقي جون – ايرج

بيات اصفهان- شعر ترانه : محمد علي شيرازي

* اين آهنگ مربوط به فيلم “ دنياي پر اميد”  است.

 128- اي كبوتر ناله سركن – ايرج

دشتي- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين آهنگ مربوط به فيلم “چرخ و فلك”  است. زنده ياد فردين نيز در اين فيلم ايفاي نقش          كرده است.

 129- سرو چمان – نادر گلچين

ماهور – بر روي غزلي از : حافظ

130- مهر سيه چشمان- نادر گلچين

سه گاه – بر روي غزلي از : حافظ

131- گلعذار- نادر گلچين

بيات اصفهان- بر روي غزلي از : حافظ

132- يوسف گم گشته– نادر گلچين

بيات اصفهان- بر روي غزلي از : حافظ

133- مشك فشان– نادر گلچين

چهارگاه- بر روي غزلي از : حافظ

134- هدهد خوش خبر– نادر گلچين

بيات ترك- بر روي غزلي از : حافظ

 

135- عزيزم بد نكردم – گلوريا روحاني

شور دشتستاني – شعر ترانه : محلي

136- دلم امروز به آرومي خود خو كرده - گلوريا روحاني

دشتي محلي – شعر ترانه : محلي

137- پروانه مو… - گلوريا روحاني

همايون محلي- شعر ترانه : محلي

138- پرواز- مرسده

                        اصفهان يا دشتي؟- شعر ترانه : سعيد طبيبي

* اين اثر اجرا شد ولي پخش نشد.

 139- اگر اشك بودي… - بهزاد

سه گاه – بر روي شعري از : بهادر يگانه

140- خدايا تا كي – بهزاد

سه گاه- شعر ترانه : بهادر يگانه

141- قافله سالار (جلوه رخسار) – بهزاد

شوشتري- شعر ترانه : تورج نگهبان

142- آواره اين دل- بهزاد

دشتي- شعر ترانه : تورج نگهبان

143- اوج آسمان (غوغاي ستارگان) - محمد اصفهاني

مقام وصال- ترانه : كريم فكور

* اين ترانه قبلاً با صداي خانم پروين اجرا شده است.

144- تنها ماندم- محمد اصفهاني

بيات اصفهان- شعر ترانه : عبدالله الفت

 * اين ترانه قبلاً با صداي خانم پروين اجرا شده است.

145- فرياد- محمد اصفهاني

همايون- شعر ترانه : قيصر امين پور

146- روزي تو خواهي آمد- محمد اصفهاني

همايون- شعر ترانه : محمد علي شيرازي

 *اين ترانه قبلاً با صداي خانم عهديه به نام “ عشقي كه زندگيمه”  اجرا شده است. شعر آن ترانه هم     از آقاي شيرازي است.

147- پريشان (مرا رها كن)- محمد اصفهاني

بيات اصفهان- شعر ترانه : محمد علي شيرازي

* اين ترانه قبلاً با صداي خانم ها سيمين غانم و عهديه اجرا شده است.

148- سكوت شكسته ( پيك سحري)- محمد اصفهاني

دشتي – شعر ترانه : كريم فكور

* اين ترانه قبلاً با صداي خانم پروين اجرا شده است.

149- سرگشته ( تو اي پري كجايي)- محمد اصفهاني

همايون- شعر ترانه : هوشنگ ابتهاج (سايه)

* اين ترانه قبلاً با صداي زنده ياد قوامي اجرا شده است.

150- بوي باران- محمد اصفهاني

بيات اصفهان- شعر ترانه : قيصر امين پور

 *اين ترانه را در اصل خانم الهه با نام “رفته”  با شعري از معيني كرمانشاهي اجرا كرده اند.

 151- منم مجنون كويت (خدايا)- بهرام حصيري

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اين ترانه را قبلاً زنده ياد جواد معروفي تنظيم و خانم الهه اجرا كرده اند. اجراي فوق با تنظيم        مجيد اخشابي است.

152- درد عشق و انتظار (  از آن شبي كه برنگشتي)- بهرام حصيري

شور- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

153- ايام جواني- بهرام حصيري

همايون – شعر ترانه : علي صارمي

* اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

154- تصويري در خيال- بهرام حصيري

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

155- گريزان – بهرام حصيري

همايون- شعر ترانه : كريم فكور

* اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

156- او رفت و شب شد- بهرام حصيري

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

157- بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت – بهرام حصيري

بيات اصفهان- شعر ترانه : تورج نگهبان

* اين ترانه را قبلاً خانم مهستي در برنامه گلهاي رنگارنگ اجرا كرده اند.

158- چون گل همراه نسيم- بهرام حصيري

دشتي – شعر ترانه : بيژن ترقي

 *اين ترانه را قبلاً خانم مهستي اجرا كرده اند.

159- قلب عاشقان (نور عشق)- بهرام حصيري

ماهور- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اين ترانه را قبلاً خانم پروين اجرا كرده اند.

160- بازيچه گشتن- بهرام حصيري

همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

 *اين ترانه را قبلاً خانم مهستي اجرا كرده اند.

 161- ساقي- گلپايگاني

شور- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

 

پ- گلهاي رنگارنگ

1- گلهاي رنگارنگ 581 (دلم شكستي)- ابوعطا

خواننده : حسين قوامي (فاخته اي)

با همكاري : همايون خرم، منصور صارمي و جهانگير ملك

شعر ترانه : بهادر يگانه

غزل آواز : سعدي (تو هيچ عهد نبستي كه عاقبت نشكستي)                 

ساير اشعار : هاتف اصفهاني                     گوينده : فخري نيكزاد

 

2- گلهاي رنگارنگ 437 ( از ديده بارم وز دل برآرم)- دشتي

خواننده : الهه و شهيدي

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : جواد معروفي

با همكاري : همايون خرم و جليل شهناز

شعر ترانه : رهي معيري

غزل آواز و ابيات مثنوي : نشاط اصفهاني

ساير اشعار : سعدي                                 گوينده : فيروزه اميرمعز

 

3- گلهاي رنگارنگ 545 ( بعد از تو هم در بستر غم مي توان خفت)- بيات اصفهان

خواننده : مهستي و گلپايگاني

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و اميرناصرافتتاح

تنظيم آهنگ : همايون خرم

شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز : زلالي خوانساري ( ز بس لبريز مهرش شد درونم)

ساير اشعار : ورزي- گلچين معاني                         گوينده : فيروزه اميرمعز                  

 

4- گلهاي رنگارنگ 576 (ساقي ببين)- سه گاه

خواننده : مهستي و ايرج

آهنگ و تنظيم آهنگ : همايون خرم        شعر ترانه : پرويز وكيلي

با همكاري : همايون خرم، جليل شهناز و جهانگير ملك

غزل آواز : علي اشتري (فرهاد)؛ گرچه افكندي ز چشم خويش آسانم چو اشك

ساير اشعار : ابوالقاسم حالت- افسانه يغمايي- پژمان بختياري           

گوينده : آذر پژوهش                     

5- گلهاي رنگارنگ 579 ( اي بي خبران)- نوا

خواننده : هايده

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي

 

6- گلهاي رنگارنگ 575 ( مرا رها كن)- بيات اصفهان

خواننده : سيمين غانم و شجريان

با همكاري : همايون خرم، منصور صارمي و جهانگير ملك

شعر ترانه : محمد علي شيرازي     

غزل آواز : حافظ ( روي بنماي و وجود خودم از ياد ببر)

ساير اشعار : سعدي- رهي معيري              گوينده : روشنك

 

7- گلهاي رنگارنگ510 (آمدي كه با دلم گفتگو كني)- مخالف سه گاه

خواننده : الهه و ايرج

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : جواد معروفي

با همكاري : جليل شهناز

شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز : سعدي                                   گوينده : آذر پژوهش

 

8- گلهاي رنگارنگ 494 (منم مجنون كويت …  ، خدايا)- بيات اصفهان

خواننده : الهه و عبدالوهاب شهيدي ( گلپايگاني ؟)

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : جواد معروفي

با همكاري : همايون خرم،                      

شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز :

                                                                                                 

9- گلهاي رنگارنگ 472 (طاقتم ده)- بيداد همايون

خواننده : مرضيه و شجريان

با همكاري : همايون خرم

شعر ترانه : رحيم معيني كرمانشاهي

غزل آواز :                  

 

10- گلهاي رنگارنگ 549 ( به هر كه دل بستم)- چهارگاه

خواننده : مرضيه و ايرج

آهنگ و تنظيم آهنگ : همايون خرم

با همكاري : فرهنگ شريف و جهانگير ملك

شعر ترانه : كريم فكور

غزل آواز : آرزو دارم كه باز آن روي زيبا را ببينم                  

اشعار : پژمان بختياري- ماني شيرازي- رهي معيري

گوينده : آذر پژوهش

11- گلهاي رنگارنگ 427 (مست از شراب نوشين)- همايون

خواننده : مرضيه و گلپايگاني

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : جواد معروفي

با همكاري : همايون خرم و جهانگير ملك

شعر ترانه : رهي معيري

غزل آواز : دور از لب خندان تو … (رهي معيري)، هر كس به تماشايي … (سعدي)

ساير اشعار : مولانا، انوري                        گوينده : آذر پژوهش

 

12- گلهاي رنگارنگ 149- سه گاه 

خواننده : شجريان

با همكاري : همايون خرم، فرهنگ شريف، منصور صارمي و جهانگير ملك

غزل آواز : به من ارچه مي پرستم …

13- گلهاي رنگارنگ    (رسواي زمانه)- مخالف سه گاه 

خواننده : الهه و قوامي 

آهنگ : همايون خرم

با همكاري : علي تجويدي

 

ت- گلهاي تازه

1- گلهاي تازه 2 (دشت خاوران)- ابوعطا

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، جواد معروفي و جهانگير ملك

اشعار از : ابوسعيد ابو الخير

2- گلهاي تازه 6 (گل افشان)- همايون

خواننده : حسين قوامي

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

غزل آواز و ساير اشعار از : حافظ

گوينده : فيروزه اميرمعز

3- گلهاي تازه 7 (بهار غم انگيز)- بيات اصفهان

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، جواد معروفي و جهانگير ملك

اشعار از : سايه

4- گلهاي تازه 9 (  قول و غزل)- سه گاه

خواننده : محمودي خوانساري

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي، محمد موسوي و اميرناصر افتتاح

غزل آواز : حافظ (چه مستي است ندانم كه رو به ما آورد)

گوينده : فخري نيكزاد

5- گلهاي تازه 25 (افسانه شيرين)- بيات اصفهان

خواننده : هايده و شجريان

با همكاري : همايون خرم، فريدون حافظي و مجيد نجاحي

شعر ترانه از : بهادر يگانه             

غزل آواز : فرخي يزدي (شب چو در بستم و مست از مي نابش كردم)

گوينده : فيروزه اميرمعز

6- گلهاي تازه 32 (تماشا)- شور و عراق

خواننده : اكبر گلپايگاني

با همكاري : همايون خرم، فرهنگ شريف، مجيد نجاحي، عماد رام و اميرناصر افتتاح شعر از : سعدي (هر كس به تماشايي رفتند به صحرايي)

7- گلهاي تازه 40 ( آن دلبر عيار كه من كشته اويم … )- سه گاه

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، منصور صارمي و جهانگير ملك

شعر از : سعدي

8- گلهاي تازه 49 ( يار باقي كار باقي)- بيات ترك

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

شعر : شهريار

9- گلهاي تازه 52 (سرگشته : تو اي پري كجايي)- همايون

خواننده : حسين قوامي (فاخته اي)

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و اميرناصر افتتاح

تنظيم آهنگ : جواد معروفي

ترانه : هوشنگ ابتهاج (سايه)

غزل آواز : هوشنگ ابتهاج (گر چشم دل بر آن مه آيينه رو كني … )

گوينده : فخري نيكزاد

10- گلهاي تازه 59 (آشيان وصل)- چهارگاه

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

اشعار از : هاتف اصفهاني و مولانا

11- گلهاي تازه 63 (در دامن مهتاب)- ماهور

خواننده : محمودي خوانساري

با همكاري : همايون خرم، لطف اله مجد و اميرناصر افتتاح

غزل آواز : شهريار ( امشب اي ماه به درد دل من تسكيني)

گوينده : رضا معيني

12- گلهاي تازه 67 - ابوعطا

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، فرهنگ شريف و مجيد نجاحي

اشعار از : فروغي بسطامي

 

13- گلهاي تازه 78 (يوسف گم گشته)- دشتي

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، جواد معروفي و جهانگير ملك

شعر از : حافظ

14- گلهاي تازه 83 ( تو آن آرزويي كه … )- بيات اصفهان 

خواننده : عهديه و ايرج

با همكاري : همايون خرم، اميرناصر افتتاح و اركستر بزرگ راديو تلويزيون ملي ايران به رهبري فرهاد فخرالديني

شعر ترانه : كريم فكور    

غزل آواز : سيمين بهبهاني (مرا هزار اميد است و … )

گوينده : آذر پژوهش

15- گلهاي تازه 105 - شوشتري

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم و جواد معروفي

شعر از : حافظ

16- گلهاي تازه 123 (ترسم كه اشك … )- همايون

خواننده : عهديه و سياوش (شجريان)

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم : فرامرز پايور

با همكاري : هوشنگ ظريف، حسن ناهيد و محمد اسماعيلي

شعر از : حافظ                            گوينده : فخري نيكزاد

17- گلهاي تازه 128 ( وا فريادا زعشق)- بيات اصفهان 

خواننده : عهديه

آهنگ : همايون خرم                 

با همكاري : فرامرز پايور، رحمت اله بديعي و محمد اسماعيلي

شعر از : ابوسعيد ابوالخير

 

ث- برنامه موسيقي ايراني، يك شاخه گل، FM راديو و

1- يك شاخه گل 311 ( واي از شب من)- ابوعطا 

خواننده : الهه

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : جواد معروفي

با همكاري : مجيد نجاحي

شعر ترانه : رهي معيري    

ساير اشعار : سلمان ساوجي          گوينده : آذر پژوهش

2- يك شاخه گل 97 - ماهور 

خواننده : ايرج

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و اميرناصر افتتاح

آهنگ : ركن الدين خان مختاري

3- برنامه همايون- نوار گلهاي يك

خواننده : ايرج

با همكاري : همايون خرم، جليل شهناز، منصور صارمي و اميرناصر افتتاح

غزل آواز : حافظ (دوستان وقت گل آن به كه به عشرت كوشيم)

4- برگ سبز 302- سه گاه

خواننده : گلپايگاني

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي و جهانگير ملك

غزل آواز : حافظ           

ساير اشعار : صفاي اصفهاني، قاضي نور اصفهاني

5- الهي نامه- بيات اصفهان

خواننده : گلپايگاني

با همكاري : همايون خرم

شعر از : وحشي بافقي ( الهي سينه اي دردآشنا ده)

6- طاقتم ده (ساغرم شكست اي ساقي)- بيداد همايون

خواننده : مرضيه و گلپايگاني

بيداد همايون – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

با همكاري : همايون خرم، جليل شهناز و مجيد نجاحي 

غزل آواز : گفتي شتاب رفتن من از براي توست …

7- مگر آيا نمي شد- مرضيه

بيداد همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز : گفتي كه به من بگريز از ناوك خونريزم …

8- آواي خسته دلان- مرضيه

همايون- شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز : تجليگه خود كرد خدا خانه ما را، بدين خانه بياييد و ببينيد صفا را

9- گمشده- مرضيه

گام وصال و بيات اصفهان – شعر ترانه : تورج نگهبان

غزل آواز : من آن آزرده بي خانمانم …

10- ميناي شكسته – مرضيه

ماهور – شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

غزل آواز : بازي زلف تو امشب به سر شانه ز چيست …

11- در ميان گلها- مرضيه

بيات اصفهان- شعر ترانه : بيژن ترقي

غزل آواز : ؟

12- شراره هاي جاوداني( مهر مني ماه مني)- مرضيه

چهارگاه- شعر ترانه : معيني كرمانشاهي

غزل آواز : همچو ني مي نالم از سوداي دل …

13- جواني ( اي غم بگو)- سه گاه

خواننده : شجريان

آهنگ : همايون خرم

با همكاري : همايون خرم، فرهنگ شريف، سيمين آقارضي، منصور نريمان،

                   محمود رحماني پور، حسن ناهيد و حسين همدانيان

شعر ترانه : رضا جنتي عطايي

غزل آواز : فروغي بسطامي (جاني كه خلاص از شب هجران تو كردم)

14- مگر زناي من- بيات اصفهان

خواننده : شجريان

با همكاري : همايون خرم و مجيد نجاحي

غزل آواز : چهره را صيقلي از آتش مي ساخته اي   

15- ساقي نامه- سه گاه

(بيا ساقي آن مي نشان ده مرا        از آن داروي بيهوشان ده مرا )

خواننده : شجريان

آهنگ : همايون خرم

با همكاري : همايون خرم، مجيد نجاحي، حسن ناهيد و حسين همدانيان

غزل آواز : رهي معيري (چون زلف توام جانا در عين پريشاني)

16- دوستت دارم- بيات ترك

خواننده : شجريان

با همكاري : همايون خرم، فرهنگ شريف، محمود رحماني پور و حسين همدانيان

غزل آواز : عماد خراساني (دوستت دارم و دانم كه تويي دشمن جانم)

17- برگ سبز 258- سه گاه

خواننده : شجريان

با همكاري : همايون خرم و احمد عبادي (؟)

غزل آواز : خبرت هست كه بي روي تو آرامم نيست 

                 طاقت بار فراق اين همه ايامم نيست

18- برنامه همايون- بيداد و شوشتري

خواننده : شجريان

با همكاري : همايون خرم و مجيد نجاحي

                        غزل آواز : پيش روي دگران صورت بر ديوارم

                                         نه چنين صورت و معني كه تو داري دارم

19- بهار عاشقان – قوامي

بيات ترك- بر روي غزلي از : مولانا ( آمد بهار عاشقان تا خاك دان بستان شود … )

با همكاري : عليرضا بس دست

غزل آواز : جامي (گفتي بگوي عاشق و بيمار كيستي)

20- چه باشد- قوامي

همايون- بر روي شعري از : مولانا ( اگر دمي بنوازد مرا نگار چه باشد)

با همكاري : جليل شهناز

غزل آواز : عطار ( تا بود زلف تو اسباب پريشاني ما)

 

21- سرو چمان– ماهور

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 1-آ )

موسيقي : همايون خرم

با همكاري : همايون خرم، منصور نريمان، محمد موسوي، سلطاني، سيمين آقارضي،

                    محمود فرهمند و حسين همدانيان

اشعار : حافظ

گوينده : فيروزه اميرمعز، سرور پاك نشان و امير نوري

22- مهر سيه چشمان- سه گاه

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 1- ب )

موسيقي : همايون خرم

* ساير توضيحات در شماره 21 درج شده است.

23- گلعذار- بيات اصفهان

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 2-آ )

موسيقي : همايون خرم

* ساير توضيحات در شماره 21 درج شده است.

24- يوسف گم گشته– بيات اصفهان

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 2- ب )

موسيقي : همايون خرم

* ساير توضيحات در شماره 21 درج شده است.

25- مشك فشان– چهارگاه

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 3-آ )

موسيقي : همايون خرم

* ساير توضيحات در شماره 21 درج شده است.

26- هدهد خوش خبر– بيات ترك

خواننده : نادر گلچين (شاخه نبات 3- ب )

موسيقي : همايون خرم

* ساير توضيحات در شماره 21 درج شده است.

 

 

27- آب حيات من است- ابوعطا

خواننده : عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم، سيمين آقارضي و عبدالوهاب شهيدي

اشعار : سعدي

28- گلريزان 1–

خواننده : زند وكيل

موسيقي : همايون خرم

اشعار : غزليات مولانا (ديوان شمس)

29- گلريزان 2–

خواننده : زند وكيل

موسيقي : همايون خرم

اشعار : غزليات مولانا (ديوان شمس)

30- عزيزم بد نكردم – شور و دشتستاني

خواننده : گلوريا روحاني و عبدالوهاب شهيدي

با همكاري : همايون خرم و عبدالوهاب شهيدي

 آهنگ و شعر ترانه : محلي

غزل آواز :

31- دلم امروز به آرومي خود خو كرده - شور و دشتي

خواننده : گلوريا روحاني و شجريان

با همكاري : همايون خرم، لطف اله مجد، محسني و مجيد نجاحي

آهنگ و شعر ترانه : محلي

غزل آواز : حافظ

32- پروانه مو… - همايون

خواننده : گلوريا روحاني و شجريان

با همكاري : همايون خرم

آهنگ و شعر ترانه : محلي

غزل آواز : رهي معيري (هر شب فزايد تاب و تب من)

33- اگر اشك بودي… - سه گاه

خواننده : بهزاد

با همكاري : همايون خرم و حسن سلطاني

بر روي شعري از : بهادر يگانه

34- خدايا تا كي – سه گاه

خواننده : بهزاد

با همكاري : همايون خرم و حسن سلطاني

شعر ترانه : بهادر يگانه

* موارد 33 و 34  مربوط به اثري با نام “ گلنار”  است.

35- قافله سالار (جلوه رخسار) – شوشتري

خواننده : بهزاد

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : حسين فرهادپور

با همكاري : اردشير كامكار، اردوان كامكار و محمود فرهمندبافي

شعر : تورج نگهبان

گوينده : امير نوري

36- آواره اين دل– دشتي

خواننده : بهزاد

آهنگ : همايون خرم                  تنظيم آهنگ : حسين فرهادپور

با همكاري : اردشير كامكار، اردوان كامكار و محمود فرهمندبافي

شعر : تورج نگهبان

گوينده : امير نوري

* موارد 35 و 36  مربوط به اثري با نام “ قافله سالار”  است.

37- شب و عشق علي

خواننده : قاسم رفعتي

موسيقي : همايون خرم                 تنظيم آهنگ : حسين فرهادپور

با همكاري : عليرضا بس دست و مجتبي ميرزاده

اشعار : مولانا و ايرج كيهاني

گوينده : حميد عاملي

 

آثار مكتوب:

1-     رديف اول چپ كوك (نواي مهر)؛ شامل آوازها، چهارمضراب ها، قطعات و تعدادي از آهنگ ها.

2-     رديف دوم راست كوك؛ شامل تعدادي از پيش درآمدها، چهارمضراب ها و رنگ ها كه هم اكنون در حال آماده سازي و چاپ است.

 

 

 عکسهایی از سیر زندگی استاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

حضور استاد گلپایگانی در کنسرت همایون خرم

استاد علی اکبر گلپایگانی؛خواننده پرآوازه کشورمان به ندرت در کنسرتها و مراسم ها شرکت میکنند؛ اما در روز ۱۴ تیر در شب کنسرت همایون خرم به احترام این استاد موسیقی ایران زمین به همراه همسر محترمشان در این کنسرت حضور به هم رساندند و به این هنرمند والا ادای احترام نمودند. در زیر میتوانید عکسهای حضور استاد را در این کنسرت تماشا کنید

 

 

 

 

حضور یک شخصیت سیاسی در کنسرت استاد همایون خرم

به ندرت اتفاق می افتد که شخصیتهای سیاسی در کنسرت اساتید موسیقی شرکت کنند،به خصوص در این چند سال اخیر؛شاید بهتر بگوییم هیچگاه چنین اتفاق نیفتاده است. اما کنسرت استاد همایون خرم در ۱۴ تیر ماه شاهد حضور رامین مهمان پرست بود که از نزدیک به تماشای این کنسرت نشست.وی که در گذشته سفیر سابق ایران در تایلند و  قزاقزستان بوده؛در حال حاضر سخنگوی وزارت خارجه می باشد که از تاریخ ۹ آبان ۱۳۸۸ عهده دار این سمت است .در زیر میتوانید عکسهای حضور وی در این کنسرت را ببینید

 

 

 

 

 

 

 

منابع عکسها:

موسیقی ما

خبرگزاری مهر

تابناک

هنرآنلاین

به بهانه کنسرت استاد همایون خرم؛خاطرات از ورود خود به عرصه موسیقی

 


 

این روزها که کنسرت آهنگساز و نوازنده توانای ویلن،استاد همایون خرم در سالن نمایشگاه بین المللی میلاد در حال برگزاری است،نکو دیدم که مطلبی را که مدتها پیش در هفته نامه ای خوانده بودم که استاد در آن از خاطره ورود خود به عرصه موسیقی می گوید را قرار دهم. با آرزوی طول عمر برای این استاد گرانقدر...

 

خاطرات استاد همایون خرم از ورود خود به عرصه موسیقی

به پدرم می‌گفتندپسرت دارد مطرب می‌شود

 

 

قرار شده بود كه ساعت یك ربع مانده به 10 شب برویم در رادیو تا امتحان بدهیم. من البته نمی‌دانستم رادیو در كجا قرار دارد اما استاد صبا گفته بود كه بروم رادیو امتحان بدهم. من در خدمت استاد صبا مشغول یادگیری موسیقی بودم و تازه رسیده بودم به آخرهای ردیف دوم و داشتم نوا می‌زدم كه ایشان یك مرتبه به من گفت: «باباجون برو» من گفتم «بروم به كجا؟» گفت: «برو رادیو» من همانطوری كه گفتم نمی‌دانستم رادیو كجاست. دو، سه بار كه تكرار كرد دیدم نمی‌شود از ایشان زیاد سوال كنم. هم خجالت می‌كشیدم و هم اینكه بالاخره فكر كرده بودم می‌روم منزل و از مادر می‌پرسم. گفتم: «چشم». خانه ما پشت مدرسه علمیه بود. مدرسه علمیه نزدیك سرچشمه بود. انتهای مسجد سپهسالار می‌خورد به یك خیابانی كه در آن خیابان مدرسه علمیه بود. در همان خیابان یك كوچه بود كه انتهایش می‌خورد به سرچشمه. پدر در آن كوچه یك منزل اجاره كرده بود. استاد صبا در خیابان ظهیرالاسلام بود. در خیابان صفی‌علیشاه، خیابان را كمی كه جلو می‌رفتیم می‌رسیدیم به خیابان ظهیرالاسلام. خانه استاد هم آنجا بود. هم محل درس بود و هم منزل ایشان. نبش یك كوچه بود. در منزل از كوچه بود و شاگردها از در اتاقی كه در خیابان بود وارد می‌شدند و آنجا دو اتاق وجود داشت كه به هم وصل بود. اتاق اول، اتاق انتظار بود و اتاق دوم، اتاقی بود كه استاد در آن درس می‌دادند. در همان اتاق بود كه استاد به من گفت برو رادیو. همینطوری غیرمترقبه گفت: «برو باباجان» كه سوال و جوابی كه بین ما رد شد را گفتم. خلاصه آنكه گفتم «چشم». رفتم منزل. به مادرم گفتم: «آقای صبا به من گفته بروم رادیو. من نمی‌دانم چیه؟» مادر تحقیق كرد، معلوم شد كه خود رادیو اعلام كرده از كسانی كه استعدادی در نوازندگی دارند دعوت می‌كنیم بیایند امتحان بدهند برای اجرا در اركستر. بعد تازه باید آدرس می‌گرفتیم. پرس‌وجو كردیم و آدرس گرفتیم و به اتفاق یكی از بستگان رفتیم برای امتحان دادن. آنجا كه رفتیم تعداد زیادی از جوانان و نوجوانان آمده بودند برای امتحان. محل رادیو در میدان ارگ بود اما اجرا در بی‌سیم قصر بود كه در همین خیابان شریعتی فعلی است كه آن زمان به آن می‌گفتند شمیران قدیم. در جاده شمیران نرسیده به محل پل سیدخندان، دست راست، بی‌سیم بود كه به آن می‌گفتند بی‌سیم قصر. باید می‌رفتیم آنجا برنامه زنده اجرا می‌كردیم. تمرین‌ها را همانطوری كه گفتم باید در میدان ارگ می‌كردیم كه محل قدیم رادیو بود و هنوز هم هست. سالنی بود كه اركسترها همیشه در آن تمرین می‌كردند. بعد یك استیشن معروف رادیو بود كه آنها را می‌برد تا برنامه اجرا كنند. آن روز كه می‌خواستم برنامه اجرا كنم آقای خالدی اركستر داشت. آقای خالدی هم شاگرد صبا بود منتها پیشكسوت‌تر از ما بود و خیلی زودتر از ما رفته بود خدمت استاد. به آقای خالدی هم گفته بودند كه یك نوجوان هست به اسم همایون خرم كه می‌خواهد برنامه اجرا كند. شما هم وقتی رسیدید بی‌سیم، قبل از اینكه برنامه اجرا كنید سازش را بشنوید بد نیست. داشتم ماجرای امتحان را می‌گفتم كه رفتم سراغ اولین اجرایم در رادیو. همانطوری كه گفتم آدرس گرفتیم و من به اتفاق یكی از بستگان رفتم امتحان دادم. تا آنجا كه یادم هست از كسانی كه از ما امتحان می‌گرفتند، یكی‌شان ابراهیم خان منصوری بود كه بعدها فهمیدم خودش رهبر اركستر و مسوول موسیقی رادیو است. خودش هم ویولن می‌زد تا آنجایی كه یادم می‌آید به گمانم موسی‌خان معروفی هم بودند كه ساز ویولن نمی‌زدند و احتمالا سازهای دیگر می‌زدند. الان یادم نمی‌آید چه كسانی بودند اما به هر حال بعد از آن به من گفتند كه یك قطعه هم بزن. ما هم زدیم.گفتند پیش چه كسی كار می‌كنی و ما هم گفتیم پیش صبا. گفتند ده یا پانزده روز دیگر بیایید جواب را بگیرید. حس كردم كه خوششان آمده اما چیزی نگفتند، آخرسر، بعد از اینكه امتحان تمام شد تازه پرسیدند پیش چه كسی كار می‌كنم و استاد صبا هم به جز اینكه به من گفت بروم در رادیو امتحان بدهم هیچ توصیه یا نامه‌ای نداد كه به هیأت انتخاب و امتحان گیرندگان بدهم، هیچ چیزی ندادند. فقط گفتند برو. دو، سه دفعه هم این برو را تكرار كردند. من هم رفتم و آنجا تشخیص دادند كه ما هم شاید استعدادمان بد نباشد و بتوانیم برویم در این اركسترها و برایم خوب شود. بعد از 10، 15 روز ما رفتیم جواب بگیریم. دیدیم عده‌ای كه رد شده بودند و عده‌ای را هم برای اركستر پذیرفته بودند. من هم رفتم ببینم قبول شدم یا نه. به من گفتند كه شما باید ساز تنها بزنید. من تعجب كردم كه چطور این را انتخاب كردند كه من باید ساز تنها بزنم. بعد هم گفتند كه برنامه‌ات دو هفته دیگر در روز جمعه است، ساعت یك ربع به 10شب. حالا كه ماجراها كمی مخلوط شد بگذارید یك چیزی را در مورد ابراهیم خان منصوری بگویم كه آن شب از من امتحان گرفت. روزگار را ببینید كه بعد چه اتفاقی می‌افتد. بعدها كه من در موسیقی یك مقداری پیشرفت كردم و برای اركسترهای موسیقی آهنگ می‌نوشتم و ساز تنها در رادیو اجرا می‌كردم و خیلی بعد از آن، هنرستان از من دعوت كرده بود كه در آنجا درس بدهم، هم در هنرستان شبانه درس می‌دادم و هم در هنركده، یعنی دانشكده موسیقی. در هنرستان شبانه یك آقایی آمد با من سلام و علیك كرد. دیدم قیافه‌اش آشناست. گفت: شما مرا می‌شناسید؟ گفتم: قیافه‌تان خیلی آشناست. گفت: من پسر آقای ابراهیم خان منصوری هستم. آن زمان فكر می‌كنم ابراهیم‌خان منصوری فوت كرده بودند. گفتند آن روز كه آمده بودید امتحان بدهید من هم در آن اتاق بودم پیش پدرم. من پسر ایشان هستم و آمدم پیش شما كار كنم. بعد معلوم شد یك مقداری ویولن می‌داند و آمده تا روی بداهه‌نوازی كار كند. از آنجا كه من از شور شروع كردم و برای آقای منصوری نوشتم كه شد همین «نوای مهر» كه چند سال قبل منتشر شد. مثل اینكه روح پدر ایشان بانی خیر شد كه من ردیف «نوای مهر» را بنویسم و نوشتم. حرف توی حرف آمد، یك خاطره جالب دیگر را هم بگویم. من وقتی قرار بود بروم اجرا، نمی‌دانستم كجا باید بروم اجرا كنم. پدرم برایم توضیح داد كه چنین جایی است. قرار شد به اتفاق برویم آنجا سری بزنیم و ببینیم كجاست. آن موقع تاكسی زیاد نبود. سوار اتوبوس شدیم و نزدیكی‌های آنجا رسیدیم. پدرم گفت: این است. این آنتن‌هایی كه می‌بینی، این بی‌سیم قصر است. من فكر می‌كردم مرا می‌برند بالای این آنتن‌ها. یك سری آهن‌هایی بود و آنتن آن وسط بود. حالا می‌دانم چیست. آن موقع كه نمی‌دانستم. بعد فكر كردم كه لابد برای اینكه نیفتم مرا می‌بندند. بعد فكر كردم بعد از اینكه مرا بستند چطور ویولن بزنم. بچه بودم و واقعا هیچ اطلاعاتی نداشتم. آن زمان هم مثل الان نبود كه نوجوانان و جوانان آنقدر مسائل الكترونیك و مسائل مربوط به اینترنت و این حرف‌ها را می‌دانند كه آدم تعجب می‌كند. آن زمان اگر فیزیك هم خوانده بودیم، تجسم واقع فیزیك عملی را نداشتیم. فرستنده كه دیگر هیچ. شاید همین مساله باعث شده بود كه بعدا رفتم مهندسی برق گرفتم. بچه درس‌خوانی هم بودم. پدرم بعد از ماجرای اولین بار نوازندگی من در رادیو كه الان می‌خواهم برای شما تعریف كنم رفته بود ماموریت. پدر در بانك ملی بود و بعدها یكی از صاحب‌منصبان آنجا شد و آن موقع رفته بود ماموریت. وقتی كه برگشت من نوازندگی را شروع كرده بودم. چند نفر از بستگان شنیده بودند كه من ویولن می‌زنم و آن زمان هم رفتن به سراغ موسیقی كاری نبود كه مورد احترام قرار بگیرد و حتی مورد انتقاد بود. بستگان من هم كه شنیده بودند به عنوان دلسوزی رفتند پیش پدر من كه آقا چه نشستی كه پسرت دارد می‌رود مطرب شود. این پسرت كه اینقدر درس‌خوان است و شاگرد اول است دارد به این راه می‌رود. پدر من، خدا رحمتش كند، مرد فوق‌العاده آزاده‌ای بود. آمد به من گفت، همایون من نمی‌گویم دنبال موسیقی نرو، برو. خیلی هم خوب است. كوشش كن به جایی برسی ولی اگر این بخواهد تو را از درس‌ات عقب بیندازد بعدها به خود این موسیقی هم جفا خواهد شد. یعنی ممكن است خودت آنقدر مشكلات معیشتی و مادی پیدا كنی و این موسیقی كه خودت اینقدر به آن علاقه‌مندی به دریوزگی بیفتد. آن وقت ممكن است خودت متاثر بشوی كه این موسیقی برایت وسیله شده. این حرف در من خیلی تاثیر كرد به خصوص كه با یك زبان نرم و ضمنا خیلی موثر گفته شد. این شد كه من بیشتر كوشش كردم و گفتم كه باید یك كاری بكنم كه از درس‌ام عقب نمانم. این شد كه در اكثر دوران مدرسه شاگرد ممتاز بودم. همه درس‌هایم خوب بود و بعدها هم اینها در موسیقی به من كمك كرد. شما می‌دانید كه شعر فارسی با موسیقی ارتباط تنگاتنگ دارد و شناخت شعر و صنایعی كه در آن به كار می‌رود و تشخیص وزن شعر و تشخیص اینكه چه مقامی برای یك نفر می‌تواند مناسب باشد و خیلی چیزهای دیگر كه برای آدم بینش ایجاد می‌كند یعنی حتی سوای دانش، بینش ایجاد می‌كند، این درس‌ها خیلی به من كمك كرد. حواشی را گفتم كه كم‌كم برسم به ماجرای اولین بار نوازندگی‌ام در رادیو. گفتم كه وقتی رسیدم اركستر آقای خالدی داشت برنامه اجرا می‌كرد. به آقای خالدی گفته بودند یك نوجوان آمده كه می‌خواهد اجرای برنامه كند و قبل از اجرایش اگر سازش را بشنوید بد نیست. تصمیم گرفته بودم همایون بزنم. علتش هم این بود كه مادرم به این دستگاه علاقه‌مند بود. اسم مرا هم ایشان همایون گذاشته بود و خیلی هم مشوق من بود. می‌دانید كه تمرین‌های اولیه ویولن واقعا خسته‌كننده است ولی ایشان كاملا صبر و بردباری داشت و مرا تشویق می‌كرد. موسیقی را هم نسبتا می‌شناخت. پدرم مدت كمی ایشان را می‌برد پیش استاد مرتضی‌خان نی‌داوود برای تعلیم موسیقی. منتها مدت خیلی كمی این جریان ادامه پیدا كرد و بعدا مشكلات خانه‌داری و خانواده نگذاشت كه مادر موسیقی را پی بگیرد. ولی این در گوشش ماند و صفحات موسیقی را می‌گرفت و گوش می‌كرد و مقام همایون را خیلی دوست داشت و همانطوری كه گفتم اسم همایون را هم به خاطر همین علاقه روی من گذاشته بود. من هم آن شب تصمیم گرفتم به خاطر قدردانی از تلاش‌ها و محبت‌های مادر همایون بزنم. وقتی به صورت تمرینی برای آقای خالدی زدم خیلی خوشش آمد و گفت: به به. حقا كه شاگرد خوب صبا هستی. تكیه را چقدر خوب می‌زنی. ما هم روحیه گرفتیم و خوشحال منتظر ماندیم كه ساعت بشود یك ربع به 10 شب. گوینده اعلام كرد: «اینجا تهران است. اكنون، نوازنده چهارده ساله رادیو، همایون خرم در دستگاه همایون قطعاتی را می‌نوازد.» قبل از آن به كسی كه می‌خواست اسمم را به این عنوان بنویسد گفتم من پانزده سال و نیم دارم ولی ایشان گفت: پانزده سال زیاد جالب نیست. عدد چهارده قشنگ‌تر است و بهتر است اعلام كنیم نوازنده چهارده ساله. گفتند شعرا هم به چهارده خیلی اهمیت می‌دهند: «ای چهارده ساله قره‌العین/ بالغ نظر علوم كونین». یا می‌گویند: «ماه شب چهارده». خلاصه اینكه عدد چهارده عدد خاص‌تری است از پانزده. من سال بعد دبیرستانی بودم و می‌گفتند: «آقای همایون خرم شانزده ساله چهارده‌ساله وارد شد.» چون یك مدتی به ما همچنان می‌گفتند نوازنده چهارده ساله. هی به سن ما اضافه می‌شد اما همچنان می‌گفتند نوازنده چهارده ساله كه قشنگ‌تر در دهان بچرخد و مردم لطف كنند بنشینند ویولن زدن مرا گوش كنند. ما شروع كردیم به ساز زدن و همان ساز زدن باعث شد كه اسم ما همه جا پیچید چون برای مردم جالب بود كه یك نوجوان چهارده ساله (كه البته پانزده سال و نیمه بود) در رادیو به صورت زنده تكنوازی كند. آن موقع خیلی كم بودند كسانی كه ساز تنها می‌زدند. حسین یاحقی بود، آقای برلشكی بود و... تعداد كمی بودند و رأس آنها هم استاد صبا بود. برنامه ما حدود یك ربع بود و خیلی زود حركت كردیم و آمدیم به طرف منزل. خیابان‌ها هم كه خلوت بود و خیلی زود رسیدیم منزل. ما هم كه تلفن نداشتیم. دوستان می‌آمدند و پیغام می‌دادند و تبریك. بعد هم همسایه‌ها یواش‌یواش فهمیدند و خلاصه آنكه سر من حسابی شلوغ شد و شدم یك نوازنده نوجوان مشهور. اتفاق جالبی كه در‌آن شب افتاد این بود كه من وقتی پیش استاد صبا ساز می‌زدم و تمرین می‌كردم با پا می‌زدم و آنجا در رادیو هم وقتی كه چهار مضراب می‌زدم مدام در میكروفن صدای پای من می‌پیچید: بوم، بوم، بوم. آنجا در رادیو همه گفتند آقا خیلی خوب زدی ولی این صدای پا چی بود؟ بعدها میكروفن‌های نویمن آمد و دیگر این صداها را نمی‌گرفت اما آن زمان هنوز این میكروفن نبود. البته دفعات بعد توجه كردم كه دیگر پا نزنم یا اگر هم می‌خواهم ضرب را حفظ كنم پا نكوبم كه در میكروفن‌های بزرگ آن زمان بپیچد. نمی‌دانم آن شب استاد صبا هم داشت برنامه را گوش می‌كرد یا نه ولی تشویق مرحوم خالدی برای من خیلی خوب و مشوق‌ بود. مثل اینكه نوازندگی من هم مورد توجه قرار گرفت چون بلافاصله برای من برنامه‌های دیگری گذاشتند. دو مرتبه، پانزده روز بعدش بعد از قصه كودكان نوازندگی كردم. آن زمان آقایی بود به نام صبحی‌ مهتدی كه قصه كودكان می‌گفت و آخرش هم می‌گفت: «جوان‌ها و كودكان، ببینید كه جوانی به نام همایون خرم می‌خواهد برای شما ویولن بزند. حالا من خداحافظی می‌كنم تا ایشان بیاید برای نوازندگی.» بعد گوینده رادیو می‌آمد و اعلام می‌كرد كه فلانی می‌آید ساز بزند. مرا می‌گفت. این مربوط به سال 1324 است. شصت و سه سال پیش. خیلی سال پیش رادیو. 

 

* درحاشیه: برای دیدن عکسهای این کنسرت اینجا و همینطور اینجا بروید.