زهره ؛ داریوش رفیعی
امروز چهارم دی هشتاد و ششمین سالگرد تولد داریوش رفیعی است. به این بهانه یکی از آهنگهای زیبای وی بنام زهره تقدیم می گردد.
شعر:مهدی رئیسی
خوانندگانی که این تصنیف را اجرا کرده اند:1.قوامی2.رفیعی3.کوروس
دستگاه:سه گاه(زابل)
آهنگ:محلی(مجید وفادار)
زهره
یاد ازآن روزی که بودی زهره یار من
دور از چشم رقیبان در کنار من
حالیا خالی است جایت ای نگار من
در شام تار من آخر کجایی زهره
یاد داری زهره آن روزی که در صحرا
دست اندر دست هم گردش کنان تنها
راه می رفتیم و در بین شقایقها
بود عالم ما را لطف و صفایی زهره
بود هنگام غروب و آن روز پر زیبا
ایستادیم از برای دیدنش آنجا
تکیه تو بر سینه ام دادی سر خود را
گفتیم و ما تنها بس رازهایی زهره
چون یقین کردی که در عشقت گرفتارم
طرد گشتی و نمودی اینچنین خارم
خود نکردی فکر آخر نازنین یارم
من همچو تو دارم آخر خدایی زهره
بوی که داری (باد صبا )
ای باد صبا بهر خدا بوی که داری
حبيبم بوی که داری
اين بوی خوش از سلسله موی که داری
جانم جانم موی که داری
حبيبم موی که داری
خرم شده بستان ز تو ای باد بهاری
اين خرمی از روی که و بوی که داری
بوی که داری
ای عزيز بوی که داری
آی ای کاش بدانستم يک آرزوی دل
تا خود تو به دل آرزوی روی که داری
تا خود تو به دل آرزوی روی که داری
جانم جانم روی که داری
عزيزم روی که داری
آی يار دل آه ای دل
ما روی دل از جمله جهان سوی تو داريم
تو روی تو روی دل قبله جان سوی که داری
عزيزم سوی که داری حبيبم سوی که داری
گرديده مؤيد گرديده مؤيد ز چه فکر تو پريشان
در سر مگر انديشه گيسوی که داری
ای عزيز دل
در سر مگر انديشه گيسوی که داری که داری