شجریان در اثبات اینکه کار هنری بسیار کار حساس و ظریفی است گفته بود: مردم ایران بشدت آدم‌های سخت‌گیری هستند. از میان آن همه شاعر خوش ذوق زبان فارسی تنها چند نفر معدود توانسته‌اند به ذهن و ضمیر مردم راه پیدا کنند و در تاریخ ادبیات فارسی خودشان را ثبت کنند. وقتی آن نامه را خواندم فهمیدم شجریان چرا این قدر در کار خود وسواس دارد. علی جهاندار از شاگردان ممتاز شجریان بود و آلبوم صبح مشتاقان که نخستین اثر هنری رسمی او به شمار می‌آید هنوز پس از گذشت چند دهه بهترین کار او به شمار می‌آید. شاید اگر علی جهاندار سخت‌گیری و وسواس شجریان را سرلوحه کار خویش قرار می‌داد امروز نام و آوازه دیگری می‌داشت. بگذریم. غرض اینکه یکی از دلایل توفیق چشمگیر و بی‌بدیل شجریان همین سخت‌گیری و وسواس است. شاید در میان شاعران نام آور زبان فارسی بتوان حافظ را همانند او دانست. شاعری که مدام در کار تصحیح و گزینش آثار خود بود. امروز شجریان در کنار نام‌های بزرگی چون سعدی و حافظ قرار می‌گیرد و حقیقتاً جزو مفاخر فرهنگی این سرزمین باستانی است. و شاید به تعبیری بتوان شجریان را جزو مؤلفه‌های هویت ایرانی دانست. جایگاهی که کمتر هنرمندی تا به امروز بدان دست یافته. و درست به همین دلیل است که دیگر شجریان صرفاً مورد توجه هنرمندان نیست. حالا سیاستمداران هم برای توجه خاص و عام به شجریان اظهار ارادت می‌کنند. ورزشکاران هم به او احترام می‌گذارند و... خلاصه هرآن که می‌خواهد بگوید ایران و ایرانی در نظرش عزیز و محترم است و فرهنگ بر همه چیز مقدم است یادی از استاد بی‌بدیل آواز ایرانی خواهد کرد. شاهد این مدعا شاید همین اتفاقی باشد که دیروز افتاد. آرزو حکیمی که در مسابقات قایقرانی قهرمانی آسیا یک طلا، یک نقره و دو برنز کسب کرده بود، مدال‌هایش را به استاد محمدرضا شجریان تقدیم کرد تا به یاد بیاوریم که شجریان از سن و سال و نسل و طبقه فراتر رفته است. حالا او میراث ملی مردمی است که قرن‌های قرن صدایش را چون ودیعه‌ای به فرزندان‌شان خواهند سپرد. 

 

منبع: روزنامه ایران - یکم آبان ماه 1396