ارادت استاد شجریان به استاد جلیل شهناز
ارادت استاد محمد رضا شجریان به استاد جلیل شهناز یک امر بدیهی است که این را بارها و بارها در سخنان و مصاحبه های خود به زبان آورده است. این صحبتها نشان دهنده تواضع و قدر شناسی مردی است که خود به بالاترین درجات در موسیقی رسیده است اما زحمات اساتید خود را نادیده نمیگیرد؛ و نکته مهمتر اینکه به جوانان جویای نام این را می آموزد که اگر به بالاترین درجات،هم برسی؛قدر شناس باش......
درزیر نمونه هایی از سخنان و اعمال استاد را که بیانگر ارادت او به استاد خود است را مرور می کنیم،لازم به ذکر است که این چند نمونه تنها قطره ای است از دریا.......
بزرگداشت شهناز در 25 مرداد ماه 1385
محمدرضا شجريان : تنها خوانندهاي هستم كه خود را شاگرد شهناز ميدانم
استاد در این جمع که مملو از علاقه مندان و اساتید موسیقی است می گوید:ساز "استاد شهناز" همانند آبشاري خروشان در لحظه فرو ميزند و در ذهنيت شنونده تصويري بوجود مي آورد كه من آرزو داشتم،اي كاش دستي در فيلمبرداري داشتم و كليپي از آن ميساختم.مطمئن هستم كسي نمي تواند كليپي بسازد كه نمايشگر حال وهواي معنوي ساز شهناز باشد. درباره ساز شهناز نمي شود حرف زد.ساز شهناز را بايد شنيد. اما حال و هوايم را درباره اين ساز مي گويم.من با ساز "شهناز" زندگي مي کنم و صداي ساز او در من جاري است.فکر من يک فکر آوازي است و تنها سازي که خاصيت آوازي دارد ساز "جليل شهناز" است.شهناز براي من دنياي ديگري است.من ساز شهناز را تنها دوست دارم،حتي دوست ندارم با آن تنبک بزنند. تنها کسي که با او يگانه بود حسن کسايي بود.آنها در کنار هم يک پارچه هستند. شهناز به بيان واقعي رسيده است .آنچه تصوير مي کند در لحظه رخ مي دهد و هرگز با جمله ديگرش يکي نيست چون او خالق است. رديف را آموخته اما سر در گرو آن ندارد اولين آشنايي من با اين ساز به سال هاي 37 و 38 بر مي گردد زماني که در دانشسراي شبانه روزي بودم و چون آن زمان هنوز در خانه ما راديو و تلويزيون حرام بود، موسيقي را از بلندگوهاي دانشسرا که برنامه هاي راديو پخش مي کرد،گوش مي دادم. آن روز ها راديو شش روز در هفته برنامه موسيقي داشت که سه روزش هنرمندان مختلفي حضور داشتند اما سه روز ديگرش را صداي ساز عبادي، ورزنده و شهناز پر ميکرد. پنجشنبه ها از ساعت سه بعد از ظهر ميخکوب مقابل راديو مي نشستم و سراپا گوش مي شدم.من با ساز شهناز زندگي مي کنم.در اتومبيلم غير از ساز شهناز هيچ موسيقي ديگري نيست.ساز او مرا مثل يک رهرو سال ها به دنبال خودش کشانده است. اما چرا مگر من خواننده نيستم؟ فکرم آوازي است پس چه چيزي در ساز شهناز هست که مرا با خود مي برد؟ ساز شهناز تنها ساز آوازي است. صداي ساز او درست به اين ميماند که کسي آواز بخواند. من از ساز زدن بسياري از هنرمندان لذت بردم اما شهناز دنياي ديگري است. ساز شهناز عطر و پيامي دارد كه آدم را به فضايي مي برد كه ديگران نمي توانند. شهناز در ما زندگي مي كند و ما با شهناز زندگي مي كنيم.صرف نظر از موتيو ها و رعايت قرينه هاي دور و نزديک هر نت او با ديگري فرق دارد. ارزيابي من از آنچه امروز هستم را برايتان مي گويم.نتيجه آنچه اساتيد در من گذاشتند چهل درصد است اما آنچه شهناز در من گذاشته است، شصت درصد است.سال ها آن را گوش و با آن زندگي کردم. ساز شهناز خاص اوست. درست مثل اثر انگشت. پيام او را کسي نمي تواند تقليد کند شجريان با تاکيد بر اينکه پيشنوند "استاد" براي او کم است،خاطرنشان کرد: او در گيرودار تقليد از ديگران نماند و من تنها خوانندهاي هستم كه خودم را شاگرد شهناز ميدانم. من تنها خواننده اي هستم که استادم را يک نوازنده مي دانم. من به او مديون هستم.
همایش بزرگداشت شهناز و درویش خان ـ ۲۵ مرداد ماه ۱۳۸۵
نشست صمیمانه با بازیگران در 15 اسفند ماه 1388
در این مراسم علی دهکردی ابتدا از مراحل یادگیری آواز از استاد شجریان پرسید و استاد ضمن ادای احترام به حاضرین در سالن گفت:اساتید من یک یا دو نفر نبودند و از هر کسی چیزی یاد گرفتم.زندگیم جز تقلید چیز دیگری نبوده است اما در مورد اساتید موسیقی باید بگویم که در شهر مشهد نتوانستم کسی را پیدا کنم و فقط گاهی از پدرم یا رادیو چیزهایی یاد می گرفتم.بعد که به تهران امدم اول در تهران آقای عبادی مرا در رادیو به فرزندی قبول کرد و هفته ای 4 روز پیش ایشان ردیف می آموختم و هفته ای دوبار هم نزد استاد مهرتاش می رفتم و ردیف های آموزشی و تکنیک موسیقی را می آموختم .دیگر استاد من فرامرز پایور بود که سنتور و ردیف های سوار را در حضورشان کار کردیم. استاد دوامی و استاد برومنداز دیگر استادان من بودند که از آنها بسیار آموختم،غیر از این استادان از یکی دیگر از هنرمندان ،استاد جلیل شهناز بسیار آموختم ایشان به گردن من حق بزرگی دارند من از تار استاد جلیل شهناز بسیار استفاده کردم من از هیچ کس به اندازه تار نوازی ایشان موسیقی نشنیدم چراکه استاد جلیل شهناز دست توانایی در نوازندگی موسیقی ایرانی داشت و من ازایشان جمله بندی موسیقی و جرات ابتکار و خلاقیت در موسیقی ایران را آموختم در واقع جمع تمام استادانی که ذکرنام آنها رفت شد شجریانی که در حال حاضراینجا است.
دیدار استاد با استاد شهناز در منزل ایشان در تاریخ 20 اسفند ماه 1388
محمدرضا شجریان در منزل ایشان،با اشاره به اینکه استاد شهناز به عنوان تکنواز و نوازنده برتر تار در چند دهه گذشته در حوزه موسیقی ایرانی بویژه نوازندگی تار تاثیرگذار بوده است گفت: من آنچه در آواز آموخته ام متاثر از نوازندگی استاد شهناز بوده است و سالهای سال با صدای تار این استاد بی بدیل زندگی کرده ام.شجریان در ادامه افزود: من تعدادی از آثار استاد از جمله پیش درآمد بیات ترک با همنوازی تمبک ناصر افتتاح را هر روز گوش می کنم. در خودرو ومنزل و در هرفرصتی که دست بدهد این اثر را می شنوم و با شنیدن آن لذت می برم و انرژی می گیرم.
مراسم نوگشایی خانه موسیقی ـ اردیبهشت ۱۳۸۹