ترانه و تصنیفهای کمتر شنیده شده از استاد شجریان/ شباهنگ – محمدرضا شجریان و سلیم فرزان
تو ای مرغ حق٬ ای فسانه به شب
نگه کن که جانم رسیده به لب
که من همچو تو وامانده ام به شب و تنهایی
به ویرانهات بنشستهام که مگر بازآیی
که من همچو تو وامانده ام به شب و تنهایی
ای مرغ حق افسانهی ویرانههایی
ویرانهای شد قلب من امشب کجایی
تا سر کند سوزِ درون نایِ دل من
بنشین دمی بر بامِ من سر کن نوایی
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شبِ من گریزانی
دلِ دیوانهی من بنشین
مرا از غمِ دل برهان
بخوان نغمهای در دل شب
مرا سوی مستی بکشان
همدم شبهایی در غمِ تنهایی
بیا٬ بیا
غمِ تلخ شب را تو میدانی
که در شهر شبها نوا خوانی
بمان با من امشب که دلتنگم
چرا از شبِ من گریزانی
+ نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم دی ۱۳۹۴ ساعت توسط محمد رضا
|